فلزجو FelezJoo
http://www.felezjoo.com/

صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه
http://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=34&t=178
صفحه 2 از 7

نویسنده:  ژنرال [ یکشنبه 22 اردیبهشت1392 - 5:10pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که ادمو متاثر می کنه

bantama نوشته است:
سلام
بچه های چهار محال و بختیاری این و خوب می دونند یه امام زاده دارند به نام حمزه علی روی یه کوهه کنارش یه شتر سنگی با یه مرد سنگی و مقداری سنگ به شکل عدس و گندم وجود دارد داستانشم محلی ها اینجور می گند که شخصی تاجر داشته از اونجا رد می شده از ترس سیل و راهزن پناه می بره به امامزاده صبح پا میشه و میگه تا امامزاده خوابه برم نذر هم بی نذر بعد همین که می خواسته شتر رو حرکت بده خودشو شتر و بارش همه سنگ میشن.
حالا داستانش بماند
از بچگی ما می رفتیم اونجا برای تفریح و گردش همین شترو مرد و بارش رو می دیدیم اما چند روز پیش که رفتم گفتم یه عکسی هم بگیرم دیدم کلا زدن خرابش کردن ملت هم هرکی میاد برای تفریح یه تیکه از سنگ های که شبیه عدس و گندم هست رو می کنه و میبره کلا داغون شده بود
خیلی خیلی به حال و روز خودمون تاسف خوردم اونجا واقعا چیز عجیبی بود که خراب شد و رفت
با تشکر

:D
بانتاما جان اون که نشد نیاکان ما..منظورم ما که در زمان هخامنش یا ساسانی شتر سواری نمیکردیم :))
به هر حال راس میگی بعضیها دیگه خیلی پررو شدن و هر جایی پا میزارن انگاری بلا میاد و همه چیرو داغون میکنند...اصلا از اینجور ادما خوشم نمیاد که همش همه چیرو برا خودشون میخان [-(

نویسنده:  explorer [ چهارشنبه 14 خرداد1392 - 2:00am ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که ادمو متاثر می کنه

bantama نوشته است:
سلام
بچه های چهار محال و بختیاری این و خوب می دونند یه امام زاده دارند به نام حمزه علی روی یه کوهه کنارش یه شتر سنگی با یه مرد سنگی و مقداری سنگ به شکل عدس و گندم وجود دارد داستانشم محلی ها اینجور می گند که شخصی تاجر داشته از اونجا رد می شده از ترس سیل و راهزن پناه می بره به امامزاده صبح پا میشه و میگه تا امامزاده خوابه برم نذر هم بی نذر بعد همین که می خواسته شتر رو حرکت بده خودشو شتر و بارش همه سنگ میشن.
حالا داستانش بماند
از بچگی ما می رفتیم اونجا برای تفریح و گردش همین شترو مرد و بارش رو می دیدیم اما چند روز پیش که رفتم گفتم یه عکسی هم بگیرم دیدم کلا زدن خرابش کردن ملت هم هرکی میاد برای تفریح یه تیکه از سنگ های که شبیه عدس و گندم هست رو می کنه و میبره کلا داغون شده بود
خیلی خیلی به حال و روز خودمون تاسف خوردم اونجا واقعا چیز عجیبی بود که خراب شد و رفت
با تشکر

سلام
با اینکه زمان زیادی از این پست میگذره ولی بازم ممکنه کسی بخونه اینو ;;)
خدمت شما دوست عزیز عرض کنم خیلی از مکانهایی که ما الان به عنوان قبر امامزده یا زیارتگاه میشناسیم در واقع دفینه هستن که یه زمانی اونایی که میدونستن اینجا چه خبره و نتونستن ببرنشون، واسه اینکه کسی بهشون دست درازی نکنه اون محل رو زیارتگاه اعلام کردن :^o با داستانهایی قابل باور برای اهالی اون مناطق.(بیشترش کار یهودی هایی بوده که از ایران رفتن)
من جاهایی رو دیدم که زیارتگا بوده و هست بعنوان محل گذر یا استراحت و یا حتی غسل :-o یکی از معصومین، این درحالیکه تو هیچ جای تاریخ از اومدن اون معصوم به ایران چیزی گفته نشده و سندی وجود نداره.

نویسنده:  دستان [ چهارشنبه 14 خرداد1392 - 2:22am ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که ادمو متاثر می کنه

چند وقت پیش یه مطلبی که خوندم این بود که یه امامزاده به نام وهله هست جای دقیقشو یادم نیست ولی شمال کشور بود
که مردم اهتقادات خاصی روش دارن، ولی وقتی که اعراب حمله کردن به ایران وهله یه سردار عرب بود که تعداد بسیار زیادی از
ایرانیان رو از تیغ گزروند! و الان میریم....

نویسنده:  bantama [ پنج شنبه 16 خرداد1392 - 5:17am ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که ادمو متاثر می کنه

explorer نوشته است:
bantama نوشته است:
سلام
بچه های چهار محال و بختیاری این و خوب می دونند یه امام زاده دارند به نام حمزه علی روی یه کوهه کنارش یه شتر سنگی با یه مرد سنگی و مقداری سنگ به شکل عدس و گندم وجود دارد داستانشم محلی ها اینجور می گند که شخصی تاجر داشته از اونجا رد می شده از ترس سیل و راهزن پناه می بره به امامزاده صبح پا میشه و میگه تا امامزاده خوابه برم نذر هم بی نذر بعد همین که می خواسته شتر رو حرکت بده خودشو شتر و بارش همه سنگ میشن.
حالا داستانش بماند
از بچگی ما می رفتیم اونجا برای تفریح و گردش همین شترو مرد و بارش رو می دیدیم اما چند روز پیش که رفتم گفتم یه عکسی هم بگیرم دیدم کلا زدن خرابش کردن ملت هم هرکی میاد برای تفریح یه تیکه از سنگ های که شبیه عدس و گندم هست رو می کنه و میبره کلا داغون شده بود
خیلی خیلی به حال و روز خودمون تاسف خوردم اونجا واقعا چیز عجیبی بود که خراب شد و رفت
با تشکر

سلام
با اینکه زمان زیادی از این پست میگذره ولی بازم ممکنه کسی بخونه اینو ;;)
خدمت شما دوست عزیز عرض کنم خیلی از مکانهایی که ما الان به عنوان قبر امامزده یا زیارتگاه میشناسیم در واقع دفینه هستن که یه زمانی اونایی که میدونستن اینجا چه خبره و نتونستن ببرنشون، واسه اینکه کسی بهشون دست درازی نکنه اون محل رو زیارتگاه اعلام کردن :^o با داستانهایی قابل باور برای اهالی اون مناطق.(بیشترش کار یهودی هایی بوده که از ایران رفتن)
من جاهایی رو دیدم که زیارتگا بوده و هست بعنوان محل گذر یا استراحت و یا حتی غسل :-o یکی از معصومین، این درحالیکه تو هیچ جای تاریخ از اومدن اون معصوم به ایران چیزی گفته نشده و سندی وجود نداره.

سلام عزیزچی
این چیزی که شما گفتی تا حدودی درسته اما با اشکالاتی من خودم هم قبلا در این باره زیاد مطلب گذاشتم اما اونجا با بقیه شترهای سنگی یه فرق عمده داشت حتی گندم و عدس و بقیه حبوبات اون دقیقا از نظر اندازه و شکل با واقعیش مو نمی زد منم موضوع صحبتم خود امامزاده نبود بلکه یه شتر سنگی با ساربانش با بار اون در کنار امامزاده روی قله کوه باهم فرق دارند.
اما برای اطلاع شما دوست عزیز اتفاقا ما در ایران بیسار امامزاده معتبر داریم چون تنها پناهگاه امامزادگان در ایران بوده و ایرانیان تنها پشتیبان اونا بودند اونها برای فرار از شر امیوان و عباسیان به ایران پناه می اورند البته برای اطلاع شما باید بگم ما در ایران هم چند قبر پیامبر داریم که در زمان های خیلی قدیم به ایران پناه اوزده بودند ما ایرانیان چه در کتب یهودیان و چه قران به کشور امن و صلحجو و دانشگستر شهریم و در این کتب اشاراتی به قبور پیامبران در این خاک شده پس هر گردی گردو نیست و نمیشود همه رو با یک چوب زد
با تشکر

نویسنده:  با اراده [ پنج شنبه 20 تیر1392 - 4:28pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که ادمو متاثر می کنه

دوستان بیماری طاعون تا چند هزار سال تو استخون مرده میمونه ، خواهشمند است در حین حفاری یا اینکه به استخون دست نزنید و یا اینکه از دستکش استفاده کنید که خدای ناکرده دچار بیماری نشوید.یا علی.

نویسنده:  3pich [ جمعه 21 تیر1392 - 11:35pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه

آنلاین

تاریخ عضویت: جمعه 24 خرداد92 - 8:28pm
پست: 3

ویرایش پست پاسخ با نقل قول
پست Re: طلسم
سلام دوستان
ديروز رفته بوديم سر يه دفينه واسه خارج كردنش
اما وقتي به خود جنس رسيديم و برداشتيمش يهو يه گوچ بزرگ پشت سرمون ظاهر شد
از ترس داشتيم سكته ميكرديم
سريع جنسو ول كرديم و در رفتيم
بعد نيم ساعت اروم اروم برگشتيم و ديديم خبري نيست
دوباره رفتيم سر جنس
تا دستمون بهش خورد دوباره گوچ در حال نفس نفس زدن روبرومون ظاهر شد
بازم پا به فرار گذاشتيم
الان جنس همون جا توي خرابه روي زمين مونده و نميتونيم بريم برداريمش
كسي ميتونه كمك كنه؟؟؟

نویسنده:  saeeed60h [ جمعه 21 تیر1392 - 11:47pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه

3pich نوشته است:
آنلاین

تاریخ عضویت: جمعه 24 خرداد92 - 8:28pm
پست: 3

ویرایش پست پاسخ با نقل قول
پست Re: طلسم
سلام دوستان
ديروز رفته بوديم سر يه دفينه واسه خارج كردنش
اما وقتي به خود جنس رسيديم و برداشتيمش يهو يه گوچ بزرگ پشت سرمون ظاهر شد
از ترس داشتيم سكته ميكرديم
سريع جنسو ول كرديم و در رفتيم
بعد نيم ساعت اروم اروم برگشتيم و ديديم خبري نيست
دوباره رفتيم سر جنس
تا دستمون بهش خورد دوباره گوچ در حال نفس نفس زدن روبرومون ظاهر شد
بازم پا به فرار گذاشتيم
الان جنس همون جا توي خرابه روي زمين مونده و نميتونيم بريم برداريمش
كسي ميتونه كمك كنه؟؟؟

خوب جنس رو ور دارید و فرار کنید.یا اینکه من حاضرم بیام جنسو براتون بیارم :D

نویسنده:  3pich [ جمعه 21 تیر1392 - 11:54pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه

عزيزم ما هم دوست داريم اينكارو بكنيم اما تا وقتي جنس دست ماست هر طرف ميچرخيم گوچ جلومون رو ميگيره
فقط وقتي بيخيال ميشه كه جنس از دست ما خارج شه

نویسنده:  saeeed60h [ جمعه 21 تیر1392 - 11:56pm ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه

تو تاپیک طلسم در مورد شکستن اون توضیح داده شده گر چه من به طلسم اعتقاد ندارم

نویسنده:  3pich [ شنبه 21 تیر1392 - 12:01am ]
عنوان پست:  Re: صحنه هایی که آدمو متاثر می کنه

من تايپيك طلسم رو قبلا خوندم امشب دوباره هم خوندم اما در اين مورد چيزي پيدا نكردم

صفحه 2 از 7 همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند.