فلزجو FelezJoo
http://www.felezjoo.com/

اتفاقات شب حفاری
http://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=34&t=1640
صفحه 5 از 9

نویسنده:  kavoshgar [ جمعه 13 تیر1393 - 12:22pm ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

HAMID.P نوشته است:
سلام دوستان . این خاطره مال چند هفته پیشه .
من به همراه یکی از دوستان قرار بود بریم یه جایی رو ردیاب بزنیم . ولی چون منطقه خیلی نا امن بود نمی دونستیم چی کار کنیم . بالاخره با هزار بدبختی و مکافات تصمیم گرفتیم ظهر موقع اذان بریم . چون این موقع روزط امنیتش از 12 شب هم بهتر بود . رفتیم و رسیدیم به منطقه و دیدیم انگار منطقه رو کلا خار کاشتن . حدود 1 کیلومتر با نقطه مورد نظر فاصله داشتیم و هر 10 20 متر که راه می رفتیم مجبور بودیم وایسیم و خارها رو از جوراب و شلوارمون تمیز کنیم . خلاصه خیلی اذیت شدیم تا رسیدیم به نقطه مورد نظر #:-S . من مشغول آماده سازی دستگاه بودم که دوست عزیزم گفت تو مشغول باش من منطقه رو یه بررسی بکنم از نظر امنیت ببینم چه طوره ؟...:ymhug:



حمید جان فکر کنم منطقه خیلی امن بوده که اون بنده خدا از احساس امنیت زیاد دست به این کار زده :D =)) =))

نویسنده:  bad tiger [ شنبه 14 تیر1393 - 3:49am ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

نویسنده:  POLARIS [ شنبه 14 تیر1393 - 4:59pm ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

HAMID.P نوشته است:
سلام دوستان . این خاطره مال چند هفته پیشه .
من به همراه یکی از دوستان قرار بود بریم یه جایی رو ردیاب بزنیم . ولی چون منطقه خیلی نا امن بود نمی دونستیم چی کار کنیم . بالاخره با هزار بدبختی و مکافات تصمیم گرفتیم ظهر موقع اذان بریم . چون این موقع روزط امنیتش از 12 شب هم بهتر بود . رفتیم و رسیدیم به منطقه و دیدیم انگار منطقه رو کلا خار کاشتن . حدود 1 کیلومتر با نقطه مورد نظر فاصله داشتیم و هر 10 20 متر که راه می رفتیم مجبور بودیم وایسیم و خارها رو از جوراب و شلوارمون تمیز کنیم . خلاصه خیلی اذیت شدیم تا رسیدیم به نقطه مورد نظر #:-S . من مشغول آماده سازی دستگاه بودم که دوست عزیزم گفت تو مشغول باش من منطقه رو یه بررسی بکنم از نظر امنیت ببینم چه طوره ؟
سرم به کار خودم بود و 10 دقیقه ای میشد که مشغول بودم و هیچ سر و صدایی هم از دوستم نبود . یهو دیدم منو با صدای بلند صدا زد . چون پشت سرم بود و من هم سرم تو کار خودم ، اعتنا نکردم . چند بار صدا زد تا اینکه من با عصبانیت بهش گفتم چیه بابا X( ؟ میزاری کارمون رو بکنیم یا نه ؟؟ هنوز پشتم بهش بود و متوجه نبودم که چی به چیه .
گفت من منطقه رو چک کردم و منطقه خیلی امنه . میتونیم توی روز هم کار کنیم اینجا . موردی نیس . :-BD :YMPEACE:
من یه کم مشکوک شدم و گفتم چی شده :-? ؟شاید آفتاب زده سرش داغ کرده بنده خدا :D . تا برگشتم دیدم یا ابوالفضل... X_X
توی منطقه ای که سر اینکه چطور بریم دستگاه بزنیم این دوستمون کفش و جوراب و شلوارشو در آورده و فقط یه شورت داره @-) . به خدا همینجور میخ کوب شده بودم . گفتم داری چی کار میکنی ؟؟ گفت دارم امنیت منطقه رو چک می کنم . :ymsmug:
آخرش متوجه شدم از بس خار رفته توی پاها و شلوار و جورابش دیگه ذله شده بنده خدا. اینقدر خندیدیم و آخرش هم دستگاه چیزی نشون نداد و دست از پا درازتر برگشتیم :ymhug:


خیلی جالب بود آقای حمید . پ

نویسنده:  hadi_0141 [ شنبه 14 تیر1393 - 5:11pm ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

خدایی حال میداد اون موقع بدو بدو بیفته من یکی از خنده فکر نکنم میتونستم فرار کنم =))

نویسنده:  keyhanjam [ یکشنبه 14 تیر1393 - 12:39am ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

bad tiger نوشته است:
خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

داداش 15 متر که چیزی نیست ما چند سال پیش جای رو حفاری کردیم البته راه ورودی بود و 40 متر خاک با اثار که تا 40 متر بود مارو برد پایین ;)

نویسنده:  bad tiger [ سه شنبه 17 تیر1393 - 4:10am ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

keyhanjam نوشته است:
bad tiger نوشته است:
خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

داداش 15 متر که چیزی نیست ما چند سال پیش جای رو حفاری کردیم البته راه ورودی بود و 40 متر خاک با اثار که تا 40 متر بود مارو برد پایین ;)

داداش شما با چه توکلی 40 متر حفاری کردید؟؟؟
با زبون خوشه
ما تو 3 مترش موندیم
خدا قوت داداش

نویسنده:  hadi_0141 [ سه شنبه 17 تیر1393 - 3:23pm ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

bad tiger نوشته است:
keyhanjam نوشته است:
bad tiger نوشته است:
خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

داداش 15 متر که چیزی نیست ما چند سال پیش جای رو حفاری کردیم البته راه ورودی بود و 40 متر خاک با اثار که تا 40 متر بود مارو برد پایین ;)

داداش شما با چه توکلی 40 متر حفاری کردید؟؟؟
با زبون خوشه
ما تو 3 مترش موندیم
خدا قوت داداش

40 متر :( بابا صحبت 40 سانت بکنید لودری شما؟ البته ببخشیدا

نویسنده:  bad tiger [ چهارشنبه 18 تیر1393 - 3:55am ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

کسایی که اینقد امید و توکل دارن رو دوس دارم
حتی اگه به چیزی نرسن از نظر من کارشون قابله تقدیره
من اینجور ادمایی رو خیلی دوس دارم
نه اونایی که نیم متر میزنن شروع میکنن به بد و بیرا که اینجا چیزی نیست

نویسنده:  HAMID.P [ چهارشنبه 18 تیر1393 - 3:38pm ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

keyhanjam نوشته است:
bad tiger نوشته است:
خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

داداش 15 متر که چیزی نیست ما چند سال پیش جای رو حفاری کردیم البته راه ورودی بود و 40 متر خاک با اثار که تا 40 متر بود مارو برد پایین ;)


آقا کیهان فکر کنم اگه شما با آب و فاضلاب منطقه اگه هماهنگ می کردی و چند متر دیگه هم می کندی به سفره آب زیر زمینی می رسیدی و کلی پول گیرت می اومد :D :D

نویسنده:  keyhanjam [ پنج شنبه 18 تیر1393 - 1:05am ]
عنوان پست:  Re: اتفاقات شب حفاری

HAMID.P نوشته است:
keyhanjam نوشته است:
bad tiger نوشته است:
خدایا شکرت
یه چاه دیدم فک کنم حد اقل 15 متر بود
خدایی سنگ مینداختی به پایین که میرسید صدای شلوپ میداد
مثل اینکه یارو به اب رسیده بود
چاهی که زده بودن خدا وکیلی خیلی حرفه ای بود
اندازه چاه دستشویی بود قطرش
نزدیک روستای دوستم بود
اینقد کنجکاو شدیم امار گرفتیم تا که یارو یه افغانی برده بوده
دمش گرم اما نقطه رو اشتباه زده بود
اما جالب ترین چیز این بود که ما توی اون منطقه هیچ خاکی ندیدیم
معلوم نبود خاک اون چاه رو چیکارش کردن

داداش 15 متر که چیزی نیست ما چند سال پیش جای رو حفاری کردیم البته راه ورودی بود و 40 متر خاک با اثار که تا 40 متر بود مارو برد پایین ;)


آقا کیهان فکر کنم اگه شما با آب و فاضلاب منطقه اگه هماهنگ می کردی و چند متر دیگه هم می کندی به سفره آب زیر زمینی می رسیدی و کلی پول گیرت می اومد :D :D

سلام به همه دوستان شاید به نظرتون شوخی و یا غیر قابل باور باشه این کار دفینه خیلی خیلی پیچیدست.مان اولین حفاریم بود و از شانس ما ما با ردیاب خوراکی اونجا رو گرفتیم و بعد از یک مترو نیم که گشاد کندیم مقنی راه رو پیدا کرد و در حدود پنج متر یک سنگ گرد که داخلش رو سیقلی کرده بودن چپه گذاشته بودن که بعد از اون یکو بیست سانت خاکو پوست تخم مرغ و خاکو خاکستر و خاکو ذوغال و خاکو خاک بنتونیت بود که بازم تکرار میشد و خشت سه گوش و پنج گوش و چهار گوش و ... در امد در پانزده متری به کوزه حالت اب پاش که چمرش رو زده بئدن و برعکس بود خوردیم که از اونجای که مه کارشناس نداشتیم و خاک راه میداد به پایین ما هم رفتیم که همون خاک ها تکرار شد و ما رو برد تا 40 متر و خوردیم به بکر

صفحه 5 از 9 همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند.