محسن جان سلام خوش اومدی. بیایون گردی که کار حساب نمیشه.من بعضی وقتها خیلی ناراحت میشم به خاطر اینکه در زمینه گنج پژوهی یه تایمی رو خیلی افراطی جلو رفتم و وقت و هزینه زیادی گذاشتم البته از زمانی که از تجربیات دوستان در این سایت بهره مند شدم خیلی پیشرفت کردم و دیگه به اون صورت امیدی به این کار ندارم حقیقتا اون شور و اشتیاقی که برای گنج داشتم امروز جای خودش رو به کار کردن داده الانم اگر کاری انجام میدم دو سه تا مدار ساختم اونها رو بهینه میکنم.یه زمانی بیکاری داشت منو دیونه میکرد.نمیدونم شاید جای این بحث نباشه ولی دوستان میدونید یه مطلب رو باید بگم شاید بدرد یکی بخوره.وقتی دنبال گنج در اوردن و با هزار امید بیابون میرفتم و هر روز نا امید برمیگشتم کم کم اعتماد به نفس خودم رو از دست دادم با این همه توانایی که داشتم اصلا دستم به هیچ کاری نمی رفت.به مرور به خاطر اینکه من دارای تفکر یک شبه پولدار شدن بودم با تفکر عامه مردم که مراحل پیشرفت در زندگی رو پله پله جلو میروند و قطره قطره جمع میکنند و زندگی خودشون رو میسازند فاصله گرفتم به مرور و خواه ناخواه تاثیر بزرگی در زندگی من گذاشت و در تمام زمینه ها دچار عقب ماندگی شدم نمیدونم احتمالا اکثر دوستان این موارد رو تجربه کردند و خوب میدونند که من چی میگم.روابط کاری و اجتماعی من به شدت محدود شد و به خاطر اینکه کسی سر از کارم در نیاره کمتر در اجتماع ظاهر میشدم.من این دوران بد رو سپری کردم و در حال گذر از اون هستم تلاش و کوشش من زیاد شده ارتباطم با جامعه و مردم بیشتر شده و سعی میکنم نقشی در اجتماع داشته باشم چون کسی که نقشی در اجتماع نداره به مرور از این زنجیره بیرون میاد و کم کم دچار مشکلات بسیار زیادی میشه از جمله بیکاری که برای یه مرد که یه زندگی بر دوش اون هست کشنده هست.یکی از فعالیت هایی که شروع کردم ایجاد همین تاپیک بود.برای من یک جور محک زدن خودم هست که ببینم میتونم بعد از این همه حضور در دنیای دلفریب و غیر واقعی و ناصداقتی از اون فاصله بگیرم و از یه زاویه دیگه به کار و زندگی نگاه کنم.امیدوارم خدا به همه دوستانی که مثل من هستند کمک کنه.میدونید که اگر این سایت 10000 عضو داشته باشه شاید صد تا شون هم موفق نباشند تو این کار من برای اون 9900 نفر میگم میشه همه چیز رو عوض کرد و گذشته رو جبران کرد.