فلزجو FelezJoo http://www.felezjoo.com/ |
|
سریالهای ترکیه ای http://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=32&t=3125 |
صفحه 3 از 5 |
نویسنده: | mahmood51 [ یکشنبه 17 آبان1394 - 9:21pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
miladn نوشته است: mahmood51 نوشته است: A.D.H1360 نوشته است: درسته ماهواره هم شبکه های خوب وعلمی داره وهم بد ومن عاشق مستندهاش هستم ولی خدا شاهده از اول که مستقل شدم به خاطر تنفر ریاد از امثال این سریالها وشبکه ها مثل جم و....که معلوم نی از کی تا به حال شدن دوستار ایران وایرانی وهزینه میکنن وسریال وهزار کوفت وزهر مار دیگه دوبله میکنن که در نهایت به اهداف خودشون برسن!!از خیر برنامه ها وشبکه های خوبش هم گذشتم کلا نزاشتم وارد حریم خانوادم بشه وآروم آروم افکار پوچ شون رو تو خانواده من و...تزریق کنن هرچند میشد با قفل کردن بعضی کانالها تا حدودی مشکل رو حل کرد ولی دیدم کلا نبااشه راحت تریم درود عزیزجان، درست مثل خودم. ولی خودمونیما بازم خوش بحال همون ترکا که با وجودیکه دستشون برسه، دوست دارن ماهارو تکه تکه کنن اونوقت در میان ماها اینقدر طرفدار و مجذوب دارن. احساس ننگ بدی به آدم دست میده. خوب تقریبا نصف ایران ترکه چه ربطی داره اتفاقا ایران با همه کشورهای دنیا مشگل داره 1- مطمئنی؟؟ 2- چه ربطی داشت؟؟ |
نویسنده: | mahmood51 [ یکشنبه 17 آبان1394 - 9:33pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
بهرام نوشته است: دوست عزیز تا اینجا که همه ما میدونیم ترکای اونور بیشتر خودشون رو غربی میدونن تازه اگه بهشون بگین شما ترک زبانی باهات انگیلیسی صحبت میکنن خب کشورهای غربی هم که با ما مشکل دارن وماهم مشکلی جدی داریم باهاشون البته نه همشون فقط سه تا کشور خب اینا هم موندن طرف کشور همسایه رو بگیرن یا اون کشورهایی که آرزو دارن مثل اونا باشن خب مشخصه کی بده میشه دیگه وگرنه ما کم رفت وامد نداریم به کشورشون با کسی هم بد نبودیم وبه قول خودت کم ترک زبان هم اینجا نداریم واین رو هم بگم چون سنی مذهب هستن و ما که شیعه هستیم شاید به این خاطر هم باشه. |
نویسنده: | mahmood51 [ یکشنبه 17 آبان1394 - 9:36pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
باربد نوشته است: کی میگه نصف ایران ترکه؟؟؟!!! اگه شما میتونی به زبان مغولی و یا ترکیه ای صحبت کنی ترک هستی، ما ترک نداریم توی ایران و آذری هستند و ترک زبان شدند به دلیل جنگها و فشارها که از جانب ترک نژادها طی تاریخ به اونها وارد شده. اون هم ترکی گفتن مختص جغرافیای ایران! و درصد معینی هست و نه نصف نیست. سریال های ترکیه ای هم همش دنبال عشق و عاشقی خیانت کردن زن شوهر به هم و سستی بنیان خانواده رو تبلیغ کردن و یک جو سنگین غم و ناراحتی رو به طور توأمان به فضای فیلم حاکم میکنند ، مردم ایران یکسره با مشکلات و ناراحتی ها دستوپنجه نرم میکنند اینها هم با این سریالها بهش دامن میزنند. بنکل قابل نقد و نقض هست و مخالفم بنده با این سریالها |
نویسنده: | miladn [ دوشنبه 25 آبان1394 - 7:50pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
باربد نوشته است: کی میگه نصف ایران ترکه؟؟؟!!! اگه شما میتونی به زبان مغولی و یا ترکیه ای صحبت کنی ترک هستی، ما ترک نداریم توی ایران و آذری هستند و ترک زبان شدند به دلیل جنگها و فشارها که از جانب ترک نژادها طی تاریخ به اونها وارد شده. اون هم ترکی گفتن مختص جغرافیای ایران! و درصد معینی هست و نه نصف نیست. سریال های ترکیه ای هم همش دنبال عشق و عاشقی خیانت کردن زن شوهر به هم و سستی بنیان خانواده رو تبلیغ کردن و یک جو سنگین غم و ناراحتی رو به طور توأمان به فضای فیلم حاکم میکنند ، مردم ایران یکسره با مشکلات و ناراحتی ها دستوپنجه نرم میکنند اینها هم با این سریالها بهش دامن میزنند. بنکل قابل نقد و نقض هست و مخالفم بنده با این سریالها ادعاي وجود زبان آزري(تاتي و تالشي) به جاي زبان تركي طنزي بيش نيست تحميلي ناميدن زبان توركي توهيني است غير قابل قبول ——————————————————————- هشدار: مطالعه اين مقاله به كساني كه دنبال هويت خود نيستند و به آساني هويت فروشي مي كنند و دچار خود باختگي رواني هستند و برايشان هويت و هستي شان مهم نيست و حاضرند صرفا براي با كلاس جلوه دادن ، خود را به هر زباني معرفي مي كنند توصيه نمي شود ——————————————————————- مقدمه: هويت تحقير شده ولي پر بار توركي و افتخار آميز ولي پوچ و جعلي و ساختگي آزري در طول حكومت 53 ساله پهلوي ملعون توركان ايراني از هر نوع توهين و تحقيري در امان نبودن و امروزه هم گويي كلمه تورك كابوسي است كه بر سينه جوانان آزربايجان و جوانان تورك ديگر نقاط كشور سنگيني مي كند . و چنان شد كه جوان تبريزي ، اروميه اي ، زنجاني ، اردبيلي،قزويني ،ساوه اي ،همداني و… با دو نوع هويت ، تحقير شده توركي و افتخار آميز آزري روبرو شود . توركي صحبت مي كرد ولي خود را آزري مي ناميد . وقتي از او مي پرسيدي تورك هستي يا آزري مي گفت آزري ،وقتي مي پرسيدي آزري يعني چه و منظور از آزري چيست چيزي براي گفت نداشت . ولي وقتي همين آزري پاي از وطن بيرون مي گذاشت ايراني بودن خود را انكار مي كرد و خود را تورك اصيل معرفي مي كرد. شرح: كسروي تاريخ نويس آزربايجاني(1269-1324ه.ش) اگرچه در زمينه تاريخ معاصر آزربايجان و تاريخ انقلاب مشروطه آثار معتبري دارد، اما در زمينه زبان شناسي تئوري نادرستي را ارائه كرد كه تبديل به دست آويز شونيسم فارس پهلوي ملعون جهت نابود سازي فرهنگي توركها شد. وي بر اساس اين تئوري با استناد به وجود چهار روستاي غير تورك زبان در آزربايجان و چند بيت شعر به زبانها يا لهجه هاي گوناگون و متفاوتي (هرزني ، گيلكي و رازي ) كه خود همه آنها را آزري ناميد، مدعي شد زبان باستان آزربايجان يا آزري لهجه اي از پهلوي است كه در دوران صفويان توركي شده است. روشنفكرنمايان ديگري چون عبدالعلي كارنگ و تقي اراني و …نيز دنباله روي اين تئوري و سياست شده و هر يك با ارائه تئوريهاي مضحك قصد داشته اند كه ريشه بر تيشه توركان ايران زده و ارتباط آنها را با توركان دنيا و اجداد تورك خود قطع كنند. گاه آنها را آزري ناميدند كه زبان توركي بر آنها تحميل شده و گاه تا ادعاهاي خنده داري چون توركي لهجه اي از فارسي است نيز پيش رفته اند! دلايل مردود بودن اين تئوري ها: اما در رد اين تئوريها به موارد زير بايد اشاره كرد: زبان آزري چگونه زباني بوده است كه جز چند دو بيتي و غزل و چند واژه از آن چيزي باقي نمانده است؟! و اگر قرار باشد اصالت و قدمت زباني در خطه آزربايجان مورد قبول واقع شود آنهم زبان توركي است كه از آن نه چند واژه و چند بيتي بلكه دهها ديوان و هزاران بياتي و فولكلور و چندين ميليون تورك زبان(!) باقي مانده است كه تنها دده قورقود خود به تنهايي براي اثبات قدمت زبان توركي در آزربايجان كافي است. آيا چند چند بيتي آزري از زبان چند شاعر ساكن آزربايجان مي تواند دليل بر آزري بودن تمام مردم هم عصر آن شاعر در آزربايجان باشد؟ آزري چگونه زباني بوده است كه چندين منبع محدود باقي مانده هم به ادعاي خود شونيستها در معرض تحريف قرار گرفته است؟ آزري چگونه زباني است كه حتي خود تئوريسين هاي آن مدعي اند كه تفكيك آن از لري و گيلكي آسان نيست؟ آزري چگونه زباني بوده است كه حتي دو نوشته همشكل كه لغات اصلي آن يكي باشد از آن پيدا نشده است؟ اين زبان باستاني چگونه زباني است كه چندين نام دارد هرزني ، تاتي و آزري ؟ آزري چگونه زباني بوده است كه بسادگي جاي خود را به زبان توركي داده است. چگونه توركان موفق شده بودند تا اعماق روستاها را تورك كنند؟! در حاليكه شونيسم فارس در زمان پهلوي ملعون در عصر مخابرات و ماهواره و مطبوعات با صدها وسيله و ظلم و جور هنوز نتوانسته است يك روستاي آزربايجان را فارس كرده و زبان توركي را در آزربايجان محو كند؟ چرا زبان مردم جمهوري آزربايجان در اثر دويست سال حكومت روسها تغيير نكرده است!؟ چرا زبان مردم اصفهان كه بيشتر از تبريز پايتخت توركان بوده است تغيير نكرده است؟ چرا مغولها به جاي زبان مغولي ، توركي را در ايران تحميل كردند ؟! اگر قرار بود مهاجمين زبان خود را به ايران تحميل مي كردند ، چگونه است كه حتي يك روستاي مغول زبان در ايران يافت نمي شود؟! اگر وجود چند منطقه محدود در آزربايجان به زبانهاي تاتي و يا هرزني دليل بر آزري بودن آزربايجان بوده پس وجود توركان قشقايي در استان فارس كه تعدادشان به مراتب بيشتر از تاتيها و هرزنيهاي آزربايجان است نيز دليل بر تورك بودن استان فارس در گذشته مي باشد!! اينكه زبان رايج امروز آزربايجان لهجه و گويش زبان فارسي باشد جوكي بيش نيست كه مي تواند زاييده افكار آدمهاي بي سوادي باشد كه هنوز فرق گويش و لهجه و زبان را نمي دانند شايد هم مي دانند! و نمي دانند كه زبان توركي و فارسي از لحاظ ساختاري ، گرامري و لغوي دو زبان كاملا متفاوت اند كه در يك ظرف نمي گنجند! چرا تاكنون از پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ خود نشنيده ايم كه بگويند من آزري هستم يا آزري صحبت ميكنم؟! آنها هميشه گفته اند و مي گويند : ” من توركم ” يا “توركو دانيش” . به جز معدودي خود باخته فرهنگي كه در اثر تبليغات شونيسم فارس از هويت خود بي خبر و شرمنده شده اند ، كسي از اين اصطلاح ساختگي (آزري) استفاده نمي كند. اين مردمند كه نام خود را بهتر مي دانند و احتياجي به نام گذاري چند روشنفكرنما را ندارند! نتيجه: با اينكه زباني به نام زبان آزري وجود خارجي ندارد ولي به هرحال حتي اگر كسروي و همفكرانش هم راست بگويند و از زمان صفويان تورك شده باشيم ، زبان ما و مادرمان و اجدادمان تا جاييكه مي شناسيم توركي بوده و تحميلي ناميدن زبان مادريمان توهيني است غير قابل قبول! چه از زمان صفوي تورك شده باشيم و چه از زمان سومريها، خواه از تبار تورك باشيم و خواه از تبار آريا، سخن گفتن و نوشتن و آموزش و پرورش به زبان مادري حق ما است و كسي نمي تواند اين حق اوليه را با استناد به تئوريهاي تاريخي از ما بگيرد |
نویسنده: | miladn [ دوشنبه 25 آبان1394 - 7:53pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
نقد زير يكي از دهها نقدي است كه بر رساله “آذري يا زبان باستان آذربايجان” نوشته شده است.دكتر جواد هيئت جراح و توركولوق مشهور دنيا در اين نقد بي محتوي يي رساله كسروي را به خوبي اثبات كرده است. دكتر جواد هيئت حدود هفتاد و پنج سال پيش كتابي بنام «آذري يا زبان باستان آذربايجان» از طرف سيد احمد كسروي در تهران انتشار يافت. اين كتاب درآن موقع به عنوان حرف تازه سر و صدائي كرد و چون موافق جريان و جو حاكم سياسي و فرهنگي و خواستههاي رژيم وقت بود در بسياري ازخوانندگان كه با اصول زبانشناسي و تاريخ زبانهاي كشورمان آشنائي كافي نداشتند، تأثير قابل توجهي داشت كه هنوز هم آثار آن كم و بيشادامه دارد و چون در اين مورد جز تأييد و يا سكوت تاكنون جوابي نوشته نشده هنوز هم عدهاي از هم ميهنان ما نوشتههاي او را لااقل در اينمورد از كشفيات حقايق تاريخي ميپندارند! در اين اواخر عدهاي از همشهريان عزيز با نامه و يا شفاهاً دربارة نوشتههاي كتاب فوقالذكر سئوال ميكنند و نظر ما را جويا ميشوند. با در نظر گرفتن مراتب فوق اينجانب بعد از خواندن كتاب زبان آذري كسروي لازم ديدم براي روشن شدن ذهن خوانندگان مقاله زير رابراي چاپ در هفتهنامه شمس تبريز ارسال نمايم. نويسنده در ديباچة كتاب «آذري» انگيزه نگارش خود را چنين بيان ميكند: بيست و اندي سال پيش يك رشته گفتارها در روزنامههاي تهران، قفقاز و استانبول در پيرامون مردم آذربايجان و زبان آنجا نگارشيافت. در عثماني در آن زمان دستة اتحاد و ترقي بروي كار آمده و آنان به اين ميكوشيدند كه همه تركان را در هر كجا كه هستند با خودهمدست گردانند و يك توده ترك بسيار بزرگي پديد آورند و در قفقاز نيز پيروي از انديشه ايشان مينمودند و… بعد ميگويد: «ليكن درتهران روزنامهها به جوش آمده به پاسخ ميكوشيدند و چيزهائي مينوشتند كه اگر ننوشتندي بهتر بودي… چنانكه يكي از روزنامههايتهران مينوشت مغولان چون به ايران آمدند با زور و فشار تركي را در آذربايجان رواج دادند. اين است نمونهاي از پاسخهائي كه بهنويسندگان ترك داده ميشد و شما چون بسنجيد چندين نادرستي در آن پديدار است زيرا…». بعد ميگويد: «و چون سخن از آذربايجان و مردم آنجا ميرفت و من برخاسته از آذربايجانم بر آن شدم چگونگي را از راهشجستجو كنم و به نتيجه روشني رسانم. اينست دفتري بنام آذري يا زبان باستان آذربايجان پديد آوردم». بعد در زيرنويس همان صفحه اضافه مينمايد: «پيش از آن برخي از نگارندگان اروپائي «آذري» را تركي آذربايگان شناخته بودند.چنانكه در آنسيكلوپدي اسلامي در حرف «الف» كه پيش از دفترچة من چاپ شده آذري را به همين معني آورده و ليكن سپس درحرف «تا» در گفتگو از تبريز كه پس از دفترچة من چاپ يافته آذري به معني درست خود آمده». در مورد اتحاد و ترقي لازم به توضيح است كه اتحاد و ترقي نام حزبي است كه در اواخر خلافت عثماني تشكيل و مدتي حكومترا به دست گرفت ولي ايدئولوژي اين حزب پانتوركيزم نبود بلكه ناسيوناليزم ترك بود. در برابر دولت عثماني و طبقة حاكم وقت كهاز اقوام مختلف ترك، عرب، كرد، آرناوود (آلبانيائي) و غيره تشكيل شده بود. اين حزب از نظر سياسي مشروطه خواه و مخالفاستبداد خلفاي عثماني بود. با اين همه عنوان كردن اين مسئله از طرف مؤلف نشان ميدهد كه كتاب با انگيزة سياسي نوشته شدهاست. 1ـ در مورد اصطلاح زبان آذري بايد متذكر شوم كه هنوز هم در غرب دانشمندان زبانشناس «آذري» را نام تركي آذربايجانيميشناسند و گاهي هم به لهجه آذري منظور نظر مؤلف اشارهاي ميكنند (رجوع شود به آنسيكلوپديهاي معاصر انگليسي، فرانسه وآلماني و آنسيكلوپدي اسلام و كتابهاي توركولوژي مؤلفين غربي). - در صفحه 9 در بحث آذري يا زبان آذربايجان از ابن حوقل چنين نقل مينمايد: «پسر حوقل كه در نيمه يكم سده چهارم كتاب«المسالك و الممالك» نوشته در سخن راندن از آذربايجان و آران و ارمنستان چنين ميگويد: «زبان مردم آذربايجان و زبان بيشتري ازمردم ارمنستان فارسي و عربي است ليكن كمتر كسي به عربي سخن گويد و آنانكه به فارسي سخن گويند به عربي نفهمند تنهابازرگانان و زمينداراناند كه گفتگو با اين زبان نيك توانند. برخي تيرهها نيز در اينجا و آنجا زبانهاي ديگري ميدانند. چنانكه مردمارمنستان به ارمني و مردم بردعه به آراني سخن گويند…» با توجه و دقت به نوشته ابن حوقل و زيرنويس كسروي معلوم ميشود كه در قرن چهارم هجري هم اران يا بردعه جزو آذربايجان بهشمار ميآمده است. اگرچه در آن زمان همزبان مردم فارسي و عربي نبوده و در اران زبان اكثريت مردم و زبان رايج تركي بودهاست.(1) - در صفحه 11 از قول ياقوت حموي دربارة آذربايجان مينويسد: «نيمزباني دارند كه آذريه ناميده شود و كسي جز از خودشاننفهمد (معجمالبلدان). از اين سخن ياقوت حموي پيداست كه زبان گفتگوي مردم آذربايجان (نيم زبان) در حد لهجه و يا گويشي بوده كه براي فارسيزبانان هم قابل فهم نبوده است. با وجود اين كسروي بعد از نقل و قول ياقوت حموي آذري را شاخهاي از فارسي ميخواند! در صفحة 13 در مبحث «تركي چگونه و از كي به آذربايجان راه يافته» مينويسد: «از آنچه تا اينجا گفتيم پيداست كه آذربايجان تاسدههاي پيشين تاريخ هجري مردمش جز آريان يا ايران و زبانش جز از ريشه آري نبوده و تا سدة هشتم آذري زبان آنها بوده…» 2ـ مؤلف در صفحه (6) مينويسد: «آري ما اين را نيز ميدانيم كه پيش از ايران (آريائيها) بوميان ديگري در آذربايجان مينشستهاندو ايران چون به آنجا درآمده و بر آن بوميان چيره شدهاند دو تيره به هم در آميختهاند ولي اين در همه جا بوده است و ما در پي آننيستيم كه بگوئيم مردم آذربايجان يا مردم ايران تنها از ريشه اير بودهاند…» با وجود اين كسروي نوشته خود را نديده گرفته و مردمآذربايجان را به طور مطلق آريائي ميشمارد. - در صفحه 15 در مبحث «نخستين دستههاي تركان در آذربايجان» مينويسد «مهاجرت نخستين دستة تركان به آذربايجان درزمان سلطان محمود غزنوي اتفاق افتاد!» به طوريكه در تواريخ نوشته شده نخستين دستههاي تركان قبل از اسلام يعني در قرنهاي 5-2 ميلادي به آذربايجان آمدند (هونها،سابيرها، آغاچريها، خزرها و بلغارها، پئچهنكها و قبچاقها، كنگرلوها، اوْن اوْغوز و ساري اوْغوزها(2)). بعد در زمان انوشيروان (قرن ششم ميلادي) دستهاي از تركان گوگ ترك غربي از سپاه ايستميخان به ايران آمدند و با دستورانوشيروان در آذربايجان ساكن شدند (يادداشتهاي انوشيروان، ترجمه رحيمزاده صفوي). - بعد به مهاجرت تركان در زمان سلجوقيان اشاره ميكند و ميگويد: «ما نميتوانيم گفت كه در زمان مغول بر شمارة تركان درآذربايجان افزود و رهنموني براي چنان سخني در دست نميداريم». - لازم به يادآوري است كه غير از تركان اوغوز (غز) كه همراه سلجوقيان به ايران آمدند و بيشترشان در آذربايجان و آناطولي سكنيگزيدند انبوع تركان قبچاق نيز در اواخر قرن نهم ميلادي از شمال درياي خزر و قفقازيه به آذربايجان آمده و در آنجا ماندند. ضمناًطبق نوشتههاي مورخين اروپائيو اسلامي (جامعالتواريخ، وصاف، عبدالله كاشاني و ابن اثير) بيش از نصف سپاهيان مغولان راتركان تشكيل ميدادند و عدة زيادي از فرماندهان ارتش مغول ترك بودند. در زمان هلاكو در حدود دو ميليون ترك با مغولان به ايرانآمدند كه بيشترشان در آذربايجان اتراق كردند. بنابراين برخلاف نظر كسروي در زمان مغولان برتعداد تركان در آذربايجان افزودهشده و زبان عمومي مردم آذربايجان تركي شده بود. به طوريكه ابن بطوطه و ابن فضلالله العمري (سياحان معروف عرب) كه در قرن14 ميلادي از تبريز ديدن كردهاند اهالي را ترك زبان توصيف نمودهاند. - مؤلف در صفحه 21 صراحتاً اعتراف ميكند كه رواج تركي در آذربايجان در 70 سال دوران حكومت قرهقويونلو و آق قويونلوهابوده زيرا «در اين زمان تركان با انبوهي بسيار رو به اينجا آوردند و بر شمارة ايشان بسيار افزوده…» بعد در صفحه بعدي همگاني شدنتركي را در آذربايجان در زمان صفويان مينگارد. به نظر مؤلفين غربي تركي از زمان سلاجقه زبان اكثريت مردم شده است وليدانشمندان شوروي معتقدند كه تركي در قرنهاي 9-7 ميلادي يعني دوم هجري زبان عموم مردم را در آذربايجان تشكيل ميدادهاست. در صفحه 22 از نسبت مادري شاه اسماعيل كه دختر اوزون حسن بوده سخن ميگويد و اشاره ميكند كه شعر تركي را به پيروي ازاميرعليشير نوائي ميسروده، ضمناً اعتراف ميكند كه «ياران او (شاه اسماعيل) جز ايلهاي استاجلو و شاملو و تكلو و ورساق وروملو و ذوالقدر و افشار و قاجار نبودهاند و دستههائي نيز از قرچهداغ آذربايجان با ايشان بودهاند». - شاه اسماعيل علاوه بر اينكه خودش نوة اوُزون حسن پادشان آق قويونلو بود پدرش سلطان حيدر هم خواهرزادة اوزون حسن بودولي شعر تركي را به پيروي از اميرعليشير نوائي نميسرود. نوائي تمام اشعارش را به وزن عروضي گفته در صورتيكه اكثريت اشعارشاه اسماعيل خطائي به وزن هجائي يعني به شكل شعر عاميانه و مردمي (عاشق) است و بيشتر براي ترويج مذهب شيعه در بينايلات قيزيل باش كه جز تركي نميدانستند سروده شده است. - در صفحه 24 مؤلف چنين مينويسد: «هم بايد دانست كه پراكندگي زبان تركي در ايران در زمان صفويان به بالاترين پايگاه خودرسيد و چون ايشان سپري شدند پيشرفت تركي نيز باز ايستاد و سپس روبه پيشرفت نهاد. بويژه پس از آغاز مشروطه و پيدايش شوركشورخواهي در ايران و بنياد يافتن روزنامهها و دبستانها كه اينها تركي را پس ميبرد و از ميدان آن ميكاهد». بعد ميگويد: «با آنكهزبان كنوني فارسي بسيار نارساست و بسياري از معنيهائي كه به تركي توان فهمانيد اين زبان به فهمانيدن آنها توانا نيست و از هر بارهبر يك آذربايجاني سخت است كه با اين زبان سخن راند با اين همه در آذربايجان آرزوي رواج فارسي در ميان خاندانها از سالها رواناست». مؤلف با آنكه اعتراف ميكند كه تركي به علت آمدن انبوه اقوام ترك و مستحيل شدن مردم بومي در آنها زبان عمومي مردم شده بازميخواهد زبان تركي را كه زبان طبيعي مردم ميباشد از بين ببرد (بازپس بزند) و بجاي آن نه نيم زبان آذري قديم را بلكه زبان فارسيرا جايگزين نمايد. اما اين امر تقريباً محال را چگونه ميخواهد انجام دهد! ضمناً مؤلف در زيرنويس صفحه 25 ادعا ميكند كهنارسائي فارسي را كه مربوط به محدوديت اشكال و زمانهاي گذشته و حال افعال بوده خود او رفع كرده است! - اما علت اينكه در اوايل صفويه تركي در آذربايجان قوت گرفت و بيش از پيش تعميم يافت، همچنانكه مؤلف در صفحه 24مينويسد آمدن ايلات ترك (شيعه قيزيلباش) استاجلو، شاملو، روملو… همراه شاه اسماعيل براي به دست آوردن پيروزي و برپائيدولت صفويه و همچنين مهاجرت اقوام ترك از شرق آسياي صغير به آذربايجان بود. با وجود اين در همان ابتداي حكومت صفويهنيز فارسي زبان رسمي دولت بود و تركي در زمان شاه اسماعيل و طهماسب اول در كنار فارسي مقام دوم را داشت و بعد از روي كارآمدن شاه عباس اول و انتقال پايتخت به اصفهان تركي، به قول مؤلف، بازپس زده شده و كارها از دست خوانين و بيگهاي ترك گرفتهو به دست فارسهاي شهري سپرده شد. و اما در دوران اخير «پس از آغاز مشروطه و پيدايش كشورخواهي در ايران» تركي بازپسنرفت زيرا مشروطه نهضت آزاديخواهي بود و براي بريدن زبان مردم برپا نشده بود بلكه بعد از روي كارآمدن رضاشاه و تعطيلمشروطه و ترويج مليگرائي افراطي فارس، تركي بازپس زده شد! مؤلف در صفحات 26 و 27 ميگويد: «بايد دانست زباني كه ما امروز سخن ميگوئيم و آنرا فارسي و يا ايراني ميناميم همان زبانستكه چهار هزار سال پيش از اين ايران يا مردم اير در ميهن باستان خود (ايران ويچ) سخن ميگفتهاند» بعد بوجود دو زبان شمال وجنوب اعتراف ميكند و بعد زبانهاي پارس، مد، پارت و پهلوي را يكي ميداند و ميگويد «اين چيزي است كه ما از روي انديشهدرمييابيم». در زبانشناسي وقتي ميتوان دو يا چند زبان را يكي دانست كه لااقل براي هم قابل فهم باشند. ما ميدانيم هيچكدام از اين زبانها باآنكه مانند ديگر زبانهاي اروپائي از گروه هند و اروپائي ميباشند براي يكديگر قابل فهم نيستند. بنابراين نميتوان آنها را يك زباندانست ولو اينكه ريشه آنها مشترك بوده باشد. مؤلف بارها بجاي گويش، نيم زبان و زبان به كار ميبرد و همه نيم زبانها را كه از آميزش زبان بومي و آريائي بوجود آمدهاندشاخههاي يك زبان، ايران (فارسي) ميانگارد. در صورتيكه اين گويشها: آذري، تاتي، هرزني و سمناني براي فارسي زبان قابل فهمنيست. بنابراين طبق اصول زبانشناسي نميتوانند گويش يا لهجهاي از آن زبان به حساب آيند. مؤلف اغلب اوقات هويت زبان وگويشها را به قول خودش «به انديشه درمييابد!» در صورتيكه در زبانشناسي بررسي و مقايسه متون كافي و تدقيق زبانها از نظرفونهتيك (اصوات)، مورفولوژي (اشكال تصريفي) و لغات و ساخت جملهها (نحو) براي تشخيص هويت زبانها و خويشي آنها بايكديگر ضروري است. مؤلف در صفحة 30 و صفحات قبل دانسته و يا ندانسته فارسي دري را كه از آسياي ميانه آمده و بوسيلة غزنويان و سلجوقيان درايران رواج يافته و در آذربايجان فقط زبان ديوان و ادب بوده جايگزين زبان يا نيمزبان آذري مينمايد. البته اگر خواننده متوجه نشودو همفكر كسروي هم بوده باشد بسيار خوشآيند مينمايد. در صفحه 31 چنين ميگويد: «اين هم بايد گفت كه در زبان كنوني آذربايجان كلمههاي بس فراواني از فارسي به كار ميرود و اينهابيگمان بازمانده از آذري است». مؤلف در اينجا نيز فارسي را با آذري مخلوط ميكند. كلماتيكه از گويشهاي بومي در تركي راه يافته بسيار ناچيز و براي فارسي زبانانهم قابل فهم نيست ولي كلماتيكه از فارسي وارد تركي شده از زبان دولتي و ادبي و نوشتار نفوذ نموده است چه تعداد آنها در شهرهابيشتر و در دهات كمتر و در ايلات كوچنشين به حداقل است. اكثريت اين كلمات براي مفاهيم مدني، فرهنگي، مذهبي و دولتي استكه از زبان دولت و دولتيان و فرهنگ و ادب فارسي وارد زبان تركي شده است همچنانكه كلمات عربي وارد فارسي و تركي گرديدهاست. مؤلف چند دوبيتي را از كتاب سلسلةالنسب بنام شيخ صفي آورده كه بعنوان نمونه يكي را عيناً نقل ميكنيم: بشتو برآمريم حاجت روا بور(3)دلم زنده بنام مصطفي بور اهرا دوار بو بور دام بوپار سرهر دو دستم بدامن مرتضي بور(4) اين دو بيتيها كه نمونه اخير آن بيشتر به ملمعات آذري فارسي شبيه است به احتمال زياد از شيح صفي نيست. زيرا بنوشته خودمؤلف در صفوةالصفا كه نزديك به زمان شيخ صفي نوشته شده چنين آمده است: «شيخ جز يك مصرع از انشاي مباركش معلومنيست». يعني شعري نسروده است و كتاب سلسلةالنسب صفويه متأخر است. دوم اينكه اگر شيخ براي استاد خود شيخ زاهد گيلانيشعري ميسرود منطقاً بايد به زبان فارسي كه قابل فهم هر دو بود سروده ميشد نه به گويشي آذري اردبيلي كه براي تبريزي هم بهزحمت قابل فهم بوده (صفحه 35 و 36) تا چه رسد براي شيخ زاهد گيلاني. سوم اينكه به گفتة خود كسروي شيخ صفي سني بوده درصورتيكه دو بيتي بالا نشان ميدهد كه سراينده آن شيعه است. |
نویسنده: | miladn [ دوشنبه 25 آبان1394 - 8:16pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
باربد نوشته است: کی میگه نصف ایران ترکه؟؟؟!!! اگه شما میتونی به زبان مغولی و یا ترکیه ای صحبت کنی ترک هستی، ما ترک نداریم توی ایران و آذری هستند و ترک زبان شدند به دلیل جنگها و فشارها که از جانب ترک نژادها طی تاریخ به اونها وارد شده. اون هم ترکی گفتن مختص جغرافیای ایران! و درصد معینی هست و نه نصف نیست. سریال های ترکیه ای هم همش دنبال عشق و عاشقی خیانت کردن زن شوهر به هم و سستی بنیان خانواده رو تبلیغ کردن و یک جو سنگین غم و ناراحتی رو به طور توأمان به فضای فیلم حاکم میکنند ، مردم ایران یکسره با مشکلات و ناراحتی ها دستوپنجه نرم میکنند اینها هم با این سریالها بهش دامن میزنند. بنکل قابل نقد و نقض هست و مخالفم بنده با این سریالها آدم بی سواد دوران اینجور حرفهای عوامفریبانه دیگه تموم شده بله تقریبا نصف ایران ترکه . مغولی درسته زبان التصاقی هست ولی ترکی نیست ما ترکهای آذربایجان ترک هستیم . و اصیل ترین ترکهای جهان ما ترکهای آذربایجان هستیم الان دور افتاده ترین روستاهای ترک نشین از این کلمات استفاده می کنند( تورکون مثلی ، تورکه داوا ، تورکه سایا و...) که نشان دهنده ترک بودن ما در طول تاریخ هست دوما (ی) هر زبانی را برداری میللیت آن زبان مشخص خواهد شد مثل (عربی=عرب ، فارسی= فارس ، روسی = روس ، کردی= کرد ، ترکی = ترک و... آذری = آذر ؟!) در طول تاریخ و امروزه ملت یا قومی بنام آذر وجود نداشته است |
نویسنده: | باربد [ دوشنبه 25 آبان1394 - 9:11pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
miladn نوشته است: باربد نوشته است: کی میگه نصف ایران ترکه؟؟؟!!! اگه شما میتونی به زبان مغولی و یا ترکیه ای صحبت کنی ترک هستی، ما ترک نداریم توی ایران و آذری هستند و ترک زبان شدند به دلیل جنگها و فشارها که از جانب ترک نژادها طی تاریخ به اونها وارد شده. اون هم ترکی گفتن مختص جغرافیای ایران! و درصد معینی هست و نه نصف نیست. سریال های ترکیه ای هم همش دنبال عشق و عاشقی خیانت کردن زن شوهر به هم و سستی بنیان خانواده رو تبلیغ کردن و یک جو سنگین غم و ناراحتی رو به طور توأمان به فضای فیلم حاکم میکنند ، مردم ایران یکسره با مشکلات و ناراحتی ها دستوپنجه نرم میکنند اینها هم با این سریالها بهش دامن میزنند. بنکل قابل نقد و نقض هست و مخالفم بنده با این سریالها آدم بی سواد دوران اینجور حرفهای عوامفریبانه دیگه تموم شده بله تقریبا نصف ایران ترکه . مغولی درسته زبان التصاقی هست ولی ترکی نیست ما ترکهای آذربایجان ترک هستیم . و اصیل ترین ترکهای جهان ما ترکهای آذربایجان هستیم الان دور افتاده ترین روستاهای ترک نشین از این کلمات استفاده می کنند( تورکون مثلی ، تورکه داوا ، تورکه سایا و...) که نشان دهنده ترک بودن ما در طول تاریخ هست دوما (ی) هر زبانی را برداری میللیت آن زبان مشخص خواهد شد مثل (عربی=عرب ، فارسی= فارس ، روسی = روس ، کردی= کرد ، ترکی = ترک و... آذری = آذر ؟!) در طول تاریخ و امروزه ملت یا قومی بنام آذر وجود نداشته است آخه ...! این اراجیفی که اومدی کپی پیست کردی منبعش کجاست؟؟!! اگه یک منبع معتبر آوردی که یک مدرک درست از ۱۴۰۰سال به اینور ارائه کنه که توی ... تورک نژاد هستی من مچم که هیچ میگم گردنم رو بزنند امضا هم میدم که حرفی نباشه! این اراجیف که بلغور کردی حرفهای بی سروته مغلطه چینی یک مشت پانتورکیست متعصب خشک مغز هست این حرفها اگر میخواست بر مردم اثر کنه تا حالا اثر میکرد، همون احمد کسروی اندازه ایل و تبار تو بزرگ بود و حرفهاش کاملا درست. بار آخرت باشه به خانواده بزرگوار پهلوی بدوبیراه بگی جوجه پانتورک بی وطنه ضد ایرانی. حرفات صد من ی غاز و مفته |
نویسنده: | باربد [ دوشنبه 25 آبان1394 - 9:25pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
چون از حرفم مطمئنم و میدونم هیچ مدرکی ندارید و سندی که ثابت کنه و تاریخی باشه موجود نیست که حرفاتونو به کرسی بنشونه دارید ماتحت درد میگیرید، من کورد هستم و کورد زبان و ریشه و وطنم ایرانی هست و افتخار میکنم که از تبار کورش بزرگ هستم شخصی که دنیا به اون افتخار میکنه! توضیح زیادی جایز نیست چون برای شما پانتورک ها هرچقدر صحبت بشه انگار با یک الاغ حرف زدی! در نتیجه اگر مدرک و یا نسخه پوستی یا بخشی از سندهای تاریخی معتبر ارائه کردی بیا تا بحث کنیم وگرنه برو پی کارت اینجا همه میدونند که مردم عزیز آذربایجان آذری هستند اگرنه میگفتند تورکبایجان ای خدا کی برسه اجازه پیدا کنیم این بی وطنارو تنبیه کنیم ایران با وجود شماست که پیشرفت کندی داره.هر کی ندونه من که میدونم شمارو کی چاق کرده خوده ارباب کثیفتون انگلستان و اون ترکای عثمانی لجن که زیر اسم ترکیه هست |
نویسنده: | miladn [ چهارشنبه 27 آبان1394 - 3:32pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
باربد نوشته است: چون از حرفم مطمئنم و میدونم هیچ مدرکی ندارید و سندی که ثابت کنه و تاریخی باشه موجود نیست که حرفاتونو به کرسی بنشونه دارید ماتحت درد میگیرید، من کورد هستم و کورد زبان و ریشه و وطنم ایرانی هست و افتخار میکنم که از تبار کورش بزرگ هستم شخصی که دنیا به اون افتخار میکنه! توضیح زیادی جایز نیست چون برای شما پانتورک ها هرچقدر صحبت بشه انگار با یک الاغ حرف زدی! در نتیجه اگر مدرک و یا نسخه پوستی یا بخشی از سندهای تاریخی معتبر ارائه کردی بیا تا بحث کنیم وگرنه برو پی کارت اینجا همه میدونند که مردم عزیز آذربایجان آذری هستند اگرنه میگفتند تورکبایجان ای خدا کی برسه اجازه پیدا کنیم این بی وطنارو تنبیه کنیم ایران با وجود شماست که پیشرفت کندی داره.هر کی ندونه من که میدونم شمارو کی چاق کرده خوده ارباب کثیفتون انگلستان و اون ترکای عثمانی لجن که زیر اسم ترکیه هست نرود میخ آهنین در سنگ . در شان من نیست که با افراد جاهلی مثل تو مباحثه کنم ، برو بز وحشی جای تو کوه هاست مثل پژاک و پ ک ک . شما کردها همیشه دشمن ایران و ایرانی بوده اید . دوران جنگ تحمیلی 8 ساله ما ترکها برای دفاع از ایران شهید میشدیم شما کردها ایرانی ها را می کشتید هیچ میدانی کوردها ایرانی نیستند و اصالت عرب دارند . ما ترکها ایرانی اصیل هستیم |
نویسنده: | miladn [ چهارشنبه 27 آبان1394 - 3:34pm ] |
عنوان پست: | Re: سریالهای ترکیه ای |
اگه اون چشاتو باز کنی اینها سنده برات نوشتم جواب بده؟ آدم بی سواد دوران اینجور حرفهای عوامفریبانه دیگه تموم شده بله تقریبا نصف ایران ترکه . مغولی درسته زبان التصاقی هست ولی ترکی نیست ما ترکهای آذربایجان ترک هستیم . و اصیل ترین ترکهای جهان ما ترکهای آذربایجان هستیم الان دور افتاده ترین روستاهای ترک نشین از این کلمات استفاده می کنند( تورکون مثلی ، تورکه داوا ، تورکه سایا و...) که نشان دهنده ترک بودن ما در طول تاریخ هست دوما (ی) هر زبانی را برداری میللیت آن زبان مشخص خواهد شد مثل (عربی=عرب ، فارسی= فارس ، روسی = روس ، کردی= کرد ، ترکی = ترک و... آذری = آذر ؟!) در طول تاریخ و امروزه ملت یا قومی بنام آذر وجود نداشته است |
صفحه 3 از 5 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |