فلزجو FelezJoo
http://www.felezjoo.com/

نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران
http://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=32&t=210
صفحه 14 از 15

نویسنده:  bahram [ چهارشنبه 12 تیر1392 - 9:21pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

از مهدی و تمامی بچه ها که تجربه های ذی قیمت خودشونو با ما در میان گذاشتن سپاس گذارم امید وارم منهم بتونم تجربه ای کسب کنم وبا شما به اشتراک بگذارم.دوستان اگر مطلبی رو ناقص میبینند خواهش میکنم بیان کاملش کنند نه اینکه مایه خدایی نکرده دلخوری یا دلسردی نویسنده ویا سایر اعضا بشوند .بنظر من کسی که توی این مسیر قدم میگذاره قبل از خیلی از مسایل باید احترام به شان ومرتبه خودش و افرادی که باهاشون کار میکنه یا ارتباط داره بگذاره تا در این راستا ابتدا لیاقت همراهی رو پیدا کنه .که یک همراه خوب بعد از خداوند دراولین "اولویت" قرار داره . امیدوارم ابتدا خودم بتونم به این درجه از لیاقت برسم .......اگر این شهر پر از ادمهاست پس چرا اینهمه ادم تنهاست ؟ بیاییم کمک کنیم هیچ کسی در بین ما تنها نباشه وهیچ کدوم احساس تنهایی نکنیم....همتونو دوست دارم اونم خیلی زیاد.....

نویسنده:  Mahdi [ چهارشنبه 12 تیر1392 - 10:53pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

karkas نوشته است:
از تمام دوستانی که اطلاعاتشون رو در این بخش به اشترام گذاشتن خیلی خیلی ممنون مخصوص از آقا mahdi خیلی استفاده کردم


bahram نوشته است:
از مهدی و تمامی بچه ها که تجربه های ذی قیمت خودشونو با ما در میان گذاشتن سپاس گذارم امید وارم منهم بتونم تجربه ای کسب کنم وبا شما به اشتراک بگذارم.دوستان اگر مطلبی رو ناقص میبینند خواهش میکنم بیان کاملش کنند نه اینکه مایه خدایی نکرده دلخوری یا دلسردی نویسنده ویا سایر اعضا بشوند .بنظر من کسی که توی این مسیر قدم میگذاره قبل از خیلی از مسایل باید احترام به شان ومرتبه خودش و افرادی که باهاشون کار میکنه یا ارتباط داره بگذاره تا در این راستا ابتدا لیاقت همراهی رو پیدا کنه .که یک همراه خوب بعد از خداوند دراولین "اولویت" قرار داره . امیدوارم ابتدا خودم بتونم به این درجه از لیاقت برسم .......اگر این شهر پر از ادمهاست پس چرا اینهمه ادم تنهاست ؟ بیاییم کمک کنیم هیچ کسی در بین ما تنها نباشه وهیچ کدوم احساس تنهایی نکنیم....همتونو دوست دارم اونم خیلی زیاد.....



سپاس از شما دوستان عزیز :ymhug:
بنده کاری جز وظیفه انجام ندادم
بسیاری از دوستان و بالاخص خود بنده از تجربه های جدید استقبال میکنیم ;;)
هزینه ی تجربه کسب کردن یه عمره در حالی که هزینه تجربه دیگران رو گوش کردن چند دقیقست.یعنی میشه آدم راهی که یه نفر رو تو کل عمرش رفته تو چند دقیقه یاد بگیره و نتیجش این میشه که یه عمر از اون طرف جلو میوفته :-?

نویسنده:  amin171 [ پنج شنبه 13 تیر1392 - 11:42pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

مهدی عزیز سپاس گذارم واسه مطالب خوب و اموزندت مطمئنم هیجا دیگه ای نمیتونسم همچین چیزایی یاد بگیرم

نویسنده:  Mahdi [ پنج شنبه 13 تیر1392 - 11:46pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

amin171 نوشته است:
مهدی عزیز سپاس گذارم واسه مطالب خوب و اموزندت مطمئنم هیجا دیگه ای نمیتونسم همچین چیزایی یاد بگیرم


خواهش میکنم امین جان :ymhug:
ایشالله که تو تمام مراحل زندگیت موفق باشی

نویسنده:  بنده خدا [ جمعه 14 تیر1392 - 10:05am ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جست و جو گرا

Mahdi نوشته است:
اگه کسی اومد گفت من یه نسخه دارم بیا بهت بفروشم برو دربیار بگو مگه خودت مریضی که میدیش به من؟
اگه کسی گفت بیا این سکه های طلا رو بگیر دونه ای 50 تومن.بگو سکه ای که "حداقل" ارزش طلای به کار رفته توش 1.5 میلیون تومن هست(بدون ارزش تاریخیش) مریضی به من میدیش 50 هزار تومن؟
اگه درویشی(انصافا کارهایی که میکنن بعضی وقتها فقط روده در میاره =)) ) گفت بیا مبلغی بده این ورد رو بگیر برو اونجا چال کن گنجی از توش در میاد(به خدا خودم این مورد رو دیدم) بگو اگه مریض نیستی چرا خودت نمیری درش بیاری؟ اصلا اگه به ورد بود که همه درویشها الان ثروت مند ترین آدم های جهان بودن دیگه(درسته؟)

اقا مهدي جواب اين يكي رو ميخواي چي بدي؟
يكي از همين موارد كه سكه تقلبي درست ميكردن،ميان با خودشون يه خمره پر از سكه رو ميبرن.به اسم چاهكن با همون ظاهر ساده اي كه براي خودشون درست ميكردن شروع به كار ميكنن.وقتي چند متري ميكنن كه صاحبكار ديگه نميبينه ونميتونه بره داخل.خمره يا كوزه يا هرچيزي كه با خودشون بردن رو از اون زير بيرون ميارن و به صاحبخونه نشون ميدن.صاحب كار هم ميگه ديگه نميخواد كار كنيد.بريد خونه تون اين هم دستمزدتون با مبلغي بيشتر.اونا قبول نميكنن ميگن پس سهم ما از خمره چي ميشه؟خلاصه پول هنگفتي كه خودشون ميدونستن از صاحبكار بدبخت ميگيرن و در ميرن.
انصافاً من يكي كه فكر نميكنم هيچ كسي از دست اين حقه سالم در بره.من جزييات دقيقترش رو نميدونم.ولي گويا اول چندتا سكه اصل كه از قبل داره رو بالا ميارن و به صاحبكار ميگن كه يه كوزه پر از اين سكه ها اون پايينه.و طرف هم ميره و از روي اون سكه ها قيمت ميگيره.

نویسنده:  بنده خدا [ جمعه 14 تیر1392 - 10:20am ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

يه داستان ديگه هم بلدم بلكه تجربه اي بشه براي دوستان
كسي يا كساني ميرن با صاحب دستگاه سراغ محلي قرارشون رو هم ميذارن كه همون شب كار رو يكسره كنن.اون كس يا كسان از قبل به فاميلهاش يا دوستان پشت صحنه كه در فاصله اي دورتر از محل بودند اطلاع ميده كه وقتي من تك زنگ بتون زدم شما شرع كنيد به تيراندازه واومدن به سمت ما.خلاصه كلام وقتي به نميمتري يا كمتر بار ميرسن طرف علامت ميده و دوستان يارو شروع به تيراندازي ميكنن.هرچه صاحب دستگاه ميگه تا اونا ميان ما كنديم و رفتيم فايده نداره.
بقيه داستان هم كه ديگه قابل حدس زدنه

نویسنده:  bantama [ شنبه 15 تیر1392 - 10:06pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

سلام
یه داستانه از خودم که درسی باشه برای کار با ردیاب
من اولین بار که با ردیاب اشنا شدم یه ردیاب خوراک خور ساختم رفیتم دوربر یه کفتر خونه یه جایی رو زدیم کندیم و کندیم خسته شدیم گفتیم بار اوله خطلا زدیم هیچی نیست اما یه دو متری کنده بودیم ولش کردیم و رغتیم یه بارم دستگاه بردیم اونجا هیچی نزد گفتیم ردیاب خطا زده صد در صد هیچی دیگه یه چند ماه بعدم یکی از دوستان اومد گغت یه چیزی پیدا کرده می خواد بفروشه گفتم ازکجا فهمیدیم همون چاله که ما کندیم رو 2 متر بیشتر کنده بودند و جنس رو بیرون کشیدند یعنی اون تو 4 متری بوده و مال 2 متر رو مفتی براشون کندیم و جاش رو دودستی تقدیم اونا کردیم
خیلی از وقتا نمی شه به دستگاه ها اعتماد کرد همینطور به ردیاب
بعضی از وقتا یه چیزای مثل حس ششم شانس تقدیر خیلی به کار میاد
با تشکر

نویسنده:  Mahdi [ شنبه 15 تیر1392 - 11:14pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جست و جو گرا

بنده خدا نوشته است:
اقا مهدي جواب اين يكي رو ميخواي چي بدي؟
يكي از همين موارد كه سكه تقلبي درست ميكردن،ميان با خودشون يه خمره پر از سكه رو ميبرن.به اسم چاهكن با همون ظاهر ساده اي كه براي خودشون درست ميكردن شروع به كار ميكنن.وقتي چند متري ميكنن كه صاحبكار ديگه نميبينه ونميتونه بره داخل.خمره يا كوزه يا هرچيزي كه با خودشون بردن رو از اون زير بيرون ميارن و به صاحبخونه نشون ميدن.صاحب كار هم ميگه ديگه نميخواد كار كنيد.بريد خونه تون اين هم دستمزدتون با مبلغي بيشتر.اونا قبول نميكنن ميگن پس سهم ما از خمره چي ميشه؟خلاصه پول هنگفتي كه خودشون ميدونستن از صاحبكار بدبخت ميگيرن و در ميرن.
انصافاً من يكي كه فكر نميكنم هيچ كسي از دست اين حقه سالم در بره.من جزييات دقيقترش رو نميدونم.ولي گويا اول چندتا سكه اصل كه از قبل داره رو بالا ميارن و به صاحبكار ميگن كه يه كوزه پر از اين سكه ها اون پايينه.و طرف هم ميره و از روي اون سكه ها قيمت ميگيره.


بنده خدا نوشته است:
يه داستان ديگه هم بلدم بلكه تجربه اي بشه براي دوستان
كسي يا كساني ميرن با صاحب دستگاه سراغ محلي قرارشون رو هم ميذارن كه همون شب كار رو يكسره كنن.اون كس يا كسان از قبل به فاميلهاش يا دوستان پشت صحنه كه در فاصله اي دورتر از محل بودند اطلاع ميده كه وقتي من تك زنگ بتون زدم شما شرع كنيد به تيراندازه واومدن به سمت ما.خلاصه كلام وقتي به نميمتري يا كمتر بار ميرسن طرف علامت ميده و دوستان يارو شروع به تيراندازي ميكنن.هرچه صاحب دستگاه ميگه تا اونا ميان ما كنديم و رفتيم فايده نداره.
بقيه داستان هم كه ديگه قابل حدس زدنه



داداش تو ایران نمیدونم جریان از چه قراره.آدم چیزهای زیادی میشنوه.یکی از یکی جدیدتر! و عجیبتر !
تا دلتون هم بخواد انواع و اقسام کلاهبرداری از همه نوع هست
فقط آدم باید زرنگ و این کاره باشه که کسی نتونه سرش کلاه بذاره وگرنه خدا باید به داد برسه و بس :YMPRAY:
با گفتن این تجربه ها میشه کمک زیادی کرد.مثلا با کمک شما این هم به لیستمون اضافه شد.گرچه ممکنه که دقیقا این جریان پیش نیاد ولی اینم یه روشیه خودش که میشه 1000 جور انجامش داد.مثل همون روش "بریم فردا بیایم حفاری" توی پست های قبلی :D

نویسنده:  Mahdi [ شنبه 15 تیر1392 - 11:21pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

bantama نوشته است:
سلام
یه داستانه از خودم که درسی باشه برای کار با ردیاب
من اولین بار که با ردیاب اشنا شدم یه ردیاب خوراک خور ساختم رفیتم دوربر یه کفتر خونه یه جایی رو زدیم کندیم و کندیم خسته شدیم گفتیم بار اوله خطلا زدیم هیچی نیست اما یه دو متری کنده بودیم ولش کردیم و رغتیم یه بارم دستگاه بردیم اونجا هیچی نزد گفتیم ردیاب خطا زده صد در صد هیچی دیگه یه چند ماه بعدم یکی از دوستان اومد گغت یه چیزی پیدا کرده می خواد بفروشه گفتم ازکجا فهمیدیم همون چاله که ما کندیم رو 2 متر بیشتر کنده بودند و جنس رو بیرون کشیدند یعنی اون تو 4 متری بوده و مال 2 متر رو مفتی براشون کندیم و جاش رو دودستی تقدیم اونا کردیم
خیلی از وقتا نمی شه به دستگاه ها اعتماد کرد همینطور به ردیاب
بعضی از وقتا یه چیزای مثل حس ششم شانس تقدیر خیلی به کار میاد
با تشکر


سلام بانتاما جان
حقیقتش شانس هم جای ویژه خودش رو داره :-?
تک تک بچه های انجمن شبانه روزی بدو بدو از پی شانس میرن و بش نمیرسن
ولی بعضیا همینجوری واستادن و شانس چنان چسبیده بهشون که با بیل مکانیکی هم نمیشه کندش :D

البته دوستان در نظر داشته باشید که زمانی که (نشانه + دستگاه) باشه خب احتمال خطا کمتر میشه و بیشتر میشه مطمئن شد که خبرایی هست ;)

نویسنده:  احسان [ جمعه 4 مرداد1392 - 9:11pm ]
عنوان پست:  Re: نکات و داستانهایی عبرت انگیز و آموزنده برای جستجو گران

آقا مهدی دمت گرم :x
پست هات خیلی جذابن .مرسی داداش

صفحه 14 از 15 همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند.