انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : سه شنبه 29 اسفند1402 - 2:26pm



پاسخ به موضوع  [ 39 پست ]  برو به صفحه 1 , 2 , 3 , 4  بعدی
 اطلاعات جمع آوری شده از مهندس حمید درباره لوپها 
نویسنده پیغام
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
با سلام
بعد از جستجو در سایت به این اطلاعات از مهندس حمید دست پیدا کردم .
که اینجا برای سایر دوستان نیز قرار دادم.




اینم توضیحاتی که مهندس حمید در صفحه اول چنس زحمتشو کشیدن من با اجازه مهندس حمید این توضیحات را که گفته بودم اینجا می زارم

همه چیز حاضر وامده در اختیارتونه


روش پیچیدن لوپ عنکبوتی @};-
--------------------------------
در ابتدا باید این نکته رو ذکر کنیم که لوپ عنکبوتی مورد نظر ما از نوع ساده و یک تکه هست. در صورتی که لوپ عنکبوتی که طراح ازش استفاده کرده بصورت دو تکه بوده که بنظر میاد بیشتر بدرد سکه یابی میخوره و لذا باید برای کاوش اهداف بزرگتر از لوپ عنکبوتی یک تکه استفاده کرد تا از حداکثر سایز لوپ استفاده بهینه شده و برد نهایی برای اهداف بزرگ افزایش پیدا کنه. ضمن اینکه ساخت مدل یک تکه بمراتب راحت تر هم هست.
به جهت اینکه پایین در امدن ظرفیت خازنی لوپ مخصوص این دستگاه مساله ای حیاتی هست ؛ تمهیدات زیادی باید در نظر گرفته بشه. در نهایت کار ساخت لوپ ؛ هر چقدر عدد گارد شروع به کار دستگاه با لوپ ساخته شده پایین تر باشه نشان میده که کیفیت لوپ و کابل اتصال بهتر بوده.
برای پیچیدن لوپ عنکبوتی نیاز داریم یک قالب بصورت ورقه دایروی ترجیحا از چوب نازک به ضخامت حداکثر 5 میلیمتر در نظر بگیریم. برای ساخت لوپ عنکبوتی باید تعدادی شیار به تعداد عدد فرد روی این قالب ایجاد بشه. علت فرد بودن تعداد شیارها این هست که هر دوری که سیم پیچیده میشه ؛ اگر شیارها به تعداد فرد باشه ؛ دور بعدی بطور خودکار چسبیده به دور قبلی قرار نمیگیره و این چیزی هست که برای کم شدن حالت خازنی ایده آله! چرا که چسبیدن سیمها به همدیگه حالت خازنی رو تشدید میکنه. از طرف دیگه هر چه تعداد شیارها بیشتر باشه ؛ نقاط تلاقی سیمها بیشتر میشه و ظرفیت خازنی افزایش پیدا میکنه و ساخت قالب لوپ هم سخت تر میشه. پس حداقل تعداد شیارمورد نیاز باید در نظر گرفته بشه. حالا اگر مثلا 5 شیار در نظر بگیریم ؛ لوپ به صورت 5 ضلعی در میاد و از حالت دایره خیلی دور میشه و بدلیل فاصله زیاد شیارها سیمها در این فاصله دیگه منظم قرار نمیگیرن و کلا چیز خوبی از آب در نمیاد. طبق تستها و بررسی ها و تحقیقات در مورد لوپ عنکبوتی ؛ تعداد شیارمناسب پیشنهادی برای لوپ مورد نظر ما میتونه 15 عدد باشه. یعنی باید 15 شیار در قالب دایروی چوبی خودمون ایجاد کنیم. البته این تعداد شیار در صورتی به خوبی قابل استفادست که سیم مورد نظر به اندازه کافی نرم باشه. وگرنه در مورد سیم های لاکی که حالت مفتولی پیدا میکنن شاید بهتر باشه تعداد شیارها تا حد 2 برابر این افزایش پیدا کنه تا بشه نظم سیمها رو هم حفظ کرد.
عرض هر شیار باید حداقل 4 برابر ضخامت سیم مورد استفاده باشه تا سیمها براحتی از داخل شیار عبور کنن. پس بسته به ضخامت سیم مورد استفاده لاکی یا روکشدار ؛ عرض شیار میتونه بین 4 میل تا 1 سانت باشه.
طول هر شیار هم معادل تفاوت قطر داخلی لوپ تا بیرون قالب لوپ تقسیم بر 2 هست. مثلا اگر قالب دایره 60 سانتی باشه و قطر داخلی رو بخوایم 50 سانت بگیریم ؛ لازم هست طول هر شیار 5 سانت باشه.
فاصله شیارها از هم در قسمت بیرونی قالب لوپ طبق یک رابطه ساده ریاضی مشخص میشه! مثلا برای لوپ 60 سانتی که 15 شیار بخوایم داشته باشیم ؛ باید قطر لوپ یعنی عدد 60 رو در عدد پی یعنی 3.1416 ضرب کنیم و سپس تقسیم بر عدد 15 کنیم تا فاصله بین شیارها از قسمت بیرونی لوپ بدست بیاد. در مورد این مثال فاصله بین شیارها 12.57 سانت در میاد که چون قسمت بیرون لوپ دایروی هست ولی اندازه گیری معمولا با خط کش صاف انجام میشه ؛ در حد 1 الی 2 میل باید کمتر در نظر گرفت و مثلا در مورد این مثال فاصله 12.4 سانت درست تر هست و دقیق تر در میاد.
بهرحال تمام این اندازه گیری ها ابتدا باید با مداد روی قالب علامتگذاری بشه و در نهایت چک بشه که تعداد شیارها و فاصله هاشون درست و مساوی باشه تا در نهایت لوپ خیلی تمیز و متقارن در بیاد. ذکر این نکته ضروریه که درست کردن این لوپ بیشتر در قسمت ساخت قالب نیاز به دقت و ظرافت داره. وگرنه پیچیدن سیم روی این قالب تنها چند دقیقه زمان میبره و اگر قالب خوب و دقیق باشه خیلی قشنگ در میاد. پس باید روی ساخت قالب خوب خیلی بیشتر زمان گذاشت.
در خصوص پیچیدن سیم روی این قالب به این صورت عمل میکنیم که از یک شیار شروع میکنیم و از قسمت درونی قالب لوپ ؛ سیم رو از داخل شیار رد میکنیم و از شیار دیگه بیرون میاریم. دقیقا عین دوختن با نخ و سوزن یک شیار رو از زیر رد میکنیم و بعدی رو از رو رد میکنیم و خیلی سریع و راحت پیچیده میشه. دور بعدی هم به همین صورت هست و اصلا لازم نیست روال زیر و رو بودن سیمها عوض بشه. چون تعداد شیارها فرد هست بطور خودکار دور بعدی که پیچیده میشه جاهای خالی رو پر میکنه ولی سیمها به هم نمیچسبن. یعنی بین سیمها همیشه به اندازه ضخامت خود سیمها فاصله میفته. نکته بسیار مهم درخصوص پیچیدن این هست که باید سیمها با فشار کشیده و پیچیده بشن! یعنی نباید شل پیچیده بشن. وگرنه لوپ خوب از آب در نمیاد. پس موقع پیچیدن باید سیم با دست کشیده بشه تا خیلی قشنگ صاف قرار بگیره. هر چقدر این فشار بیشتر باشه نظم بین سیمها بهتر از آب در میاد!
با این حال ممکنه در پایان کار پیچیدن ؛ سیمها بطور کامل منظم و موازی هم در نیان. بنابراین پس از اتمام کار بهتره با دست سیمها رو منظم تر کرد چون میتونه کمی بهتر جواب بده.
در ضمن باید توجه داشت که بدلیل دو طرفه بودن این لوپ به ظاهر نصف دورها در یک طرف دیده میشه و نصف دورها هم در سمت دیگه! پس اگر مثلا در کل 20 دور پیچیده باشیم ؛ 10 دور در یک سمت قابل مشاهده و شمارش هست و 10 دور در سمت دیگه.
در نهایت این لوپ دارای دو سر خواهد بود که یک سر از داخل لوپ میاد و سر دیگه در بیرون لوپ قرار داره. این دو سر رو باید به نحوی به سمت مرکز لوپ متمایل کرد تا اتصال دسته اسکلت دستگاه و کابل لوپ در اون قسمت انجام بشه.
اتصال سیمهای لوپ به کابل باید توسط لحیم کاری محکم و ظریف انجام بشه و در نهایت از لنت برق برای عایق کردن اتصال استفاده بشه. بهیچ وجه از فیش یا هر اتصال فلزی نزدیک لوپ نباید استفاده کرد.
نکته دیگری که در اتصال لوپ عنکبوتی وجود داره این هست که بهتره سیمی که از قسمت بیرونی لوپ میاد به شیلد کابل اتصال لوپ وصل بشه و سیمی که از قسمت درونی لوپ میاد به مغزی کابل متصل بشه. چون بنظر میاد به این شکل کمی عملکرد بهتر و نویز کمتری وجود خواهد داشت.
عملا لوپهای بزرگ تر از 30 سانت به علت برد بالا و همینطور نویزپذیری بیشتر ؛ بدرد تست در فضای داخل منزل نمیخورن. بنابراین نتیجه درست کار لوپ های بزرگتر فقط در محیط باز و طبیعت که با واقعیت کاوش هم تناسب بیشتری داره حاصل میشه.

مشخصات مدلهای مختلف لوپ عنکبوتی پیشنهادی با سیم لاکی
------------------------------------------------------------------
لوپ 20 سانتی: قطر داخلی 12.5 سانت - 42 دور - حدود 24 متر سیم 0.8 میل.
لوپ 30 سانتی: قطر داخلی 24 سانت - 29 دور - حدود 27 متر سیم 0.8 میل.
لوپ 45 سانتی: قطر داخلی 39.5 سانت - 22 دور - حدود 31 متر سیم 1 میل.
لوپ 60 سانتی: قطر داخلی 55.5 سانت - 18 دور - حدود 35 متر سیم 1 میل.
لوپ 70 سانتی: قطر داخلی 65.5 سانت - 17 دور - حدود 38 متر سیم 1 میل.
لوپ 80 سانتی: قطر داخلی 75.5 سانت - 16 دور - حدود 41 متر سیم 1 میل.
لوپ 90 سانتی: قطر داخلی 85 سانت - 15 دور - حدود 43 متر سیم 1.2 میل.
لوپ 100 سانتی: قطر داخلی 95.5 سانت - 14 دور - حدود 45 متر سیم 1.2 میل.

لازم به ذکره تعداد شیارها در این لوپ ها به عهده سازنده گذاشته شده و فرق محسوسی هم نمیکنه. بهرحال باید شیارها به تعداد عدد فرد باشه و از روی فرمولی که در بالا ذکر شد براحتی میشه فاصله بین شیارها رو محاسبه کرد. در مورد سیم لاکی بدلیل داشتن حالت مفتولی ؛ کم گرفتن تعداد شیارها نظم لوپ رو پایین میاره و لذا شاید بهتر باشه تعداد شیارها رو بیشتر گرفت. در هر صورت این مسائل بصورت دقیق فقط موقع ساخت لوپ مشخص میشن. استفاده از سیم افشان روکشدار با ضخامت کلی 1.5 الی 2 میل که دارای مغزی افشان با ضخامت 1 الی 1.2 میل باشه میتونه نتیجه خیلی بهتری نسبت به سیم لاکی داشته باشه و بدلیل نرمتر بودن سیم های افشان میشه براحتی تعداد شیارها رو هم کمتر گرفت و در عین حال نظم سیمها هم رعایت بشه. در صورتی که از سیم روکشدار استفاده بشه بدلیل ضخامت متفاوت ؛ کمی تغییر در مشخصات لوپ لازم هست که میشه از برنامه محاسبه لوپ تخت کمک گرفت.
عرض شیارها هم بهتره حدود 8 میلیمتر در قسمت بیرونی لوپ باشه که وقتی بطرف داخل میره اندکی باریک تر میشه. طول هر شیاری هم که باید ایجاد بشه معادل تفاوت قطر داخلی تا بیرونی لوپ تقسیم بر 2 هست. مثلا طول شیار در لوپ 60 سانتی ذکر شده باید 2.25 سانت باشه که حاصل 60-55.5 / 2 هست. در واقع ذکر عدد قطر داخلی برای این نوع لوپ فقط جهت محاسبه طول هر شیار هست! وگرنه بطور مستقیم با اندازه گیری قطر داخلی سر و کاری نداریم.
در ضمن این لوپها بصورتی در نظر گرفته شدن که حدود 0.5 سانت حاشیه خالی در قسمت بیرونی لوپ باقی بمونه تا هم کار پیچیدن دورهای نهایی مشکل نباشه و هم از حداکثر فضای مفید قالب لوپ به خوبی استفاده بشه. پس مثلا برای لوپ 60 سانتی کافی هست یک صفحه دایروی با قطر دقیق 60 سانت در نظر گرفته بشه تا همه چی درست در بیاد.
در مورد لوپهایی که تعداد دورهای محاسبه شده عدد فرد هست ؛ باید توجه داشت که چون نصف دورها در هر طرف دیده میشه ؛ یک طرف لوپ عملا یک دور بیشتر بنظر میاد. مثلا در لوپ 30 سانتی با 29 دور سیم ؛ در پایان کار در یک طرف لوپ 15 دور و در طرف دیگه 14 دور سیم باید قابل شمارش باشه.
محاسبه این لوپها بصورتی هست که ظرفیت حتما حدود 400 میکرو هانری خواهد بود و لذا نیازی به اندازه گیری با سلف متر نیست. هر چند برای اطمینان بهتره ظرفیت هم اندازه گیری بشه و در حد 30 میکرو هانری کمتر یا بیشتر از 400 هم اگر بود هیچ مشکلی وجود نداره. وگرنه باید 1 دور کمتر یا بیشتر کرد تا ظرفیت درست بشه. مقاومت همه این لوپ ها هم بین 0.6 تا 1 اهم در میاد که برای این مدار کاملا مناسب هست.

میدان مغناطیسی لوپ با مجذور شدت جریان عبوری از لوپ و همینطور خود ظرفیت لوپ ارتباط مستقیم داره! مثلا وقتی شما جریان عبوری از لوپ رو 2 برابر کنین ؛ انرژی میدان مغناطیسی لوپ 4 برابر میشه. اگر هم ظرفیت رو 2 برابر کنین انرژی میدان باز هم 2 برابر میشه. ولی باید توجه زیادی داشت که شما وقتی ظرفیت رو بالا میبرین ؛ عملا میزان جریان عبوری از لوپ کاهش پیدا میکنه! پس این حاصلضرب در مجموع زیاد تغییری نمیکنه و در مورد سیستم پالسی به پهنای پالس هم تا حدی بستگی داره.
اما کم کردن مقاومت لوپ به عنوان یک عامل مستقیم همیشه منجر به افزایش جریان عبوری از لوپ و در نتیجه انرژی مغناطیسی لوپ میشه.
اینها در تئوری مسائل ساده و مشخصی هستن. ولی در سیستم حساس یک فلزیاب پالسی همه چیز به انرژی میدان مغناطیسی لوپ نیست! وگرنه با روشهای ولتاژی یا استفاده از سیم بسیار ضخیم برای لوپ هم میشه قدرت امواج رو بیشتر کرد. اما اکثر اوقات میبینین که از حدی فراتر بره دیگه درست جواب نمیده. بسته به نوع مدار ؛ کم کردن مقاومت لوپ از حدی کمتر منجر به بی ثباتی و عدم کارکرد صحیح میشه.
تنها چیزی که شاید کمتر کسی بهش توجه میکنه ؛ نیاز به افزایش انرژی خطوط میدان مغناطیسی برای لوپ های بزرگ به لحاظ تعداد دور های سیم کمتر و در نتیجه خطوط میدان کمتر هست! پس همیشه برای لوپهای بزرگتر باید سعی کرد مدار رو هم جوری تنظیم کرد که به لوپ با مقاومت کمتر هم جواب بده. یکی از دلایلی که بعضی دوستان تصور میکنن فلان مدار با لوپ بزرگ در حد انتظار جواب نمیده همین هست! در حالیکه مدار بزرگی و کوچکی لوپ رو اصلا نمیتونه متوجه بشه! نکات دیگری در ساخت هر لوپ وجود دارن که یا برای مدار مهم هستن یا برای انرژی میدان مغناطیسی لازم برای سنس فلز.


چهارشنبه 8 بهمن1393 - 6:15pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
koohyar نوشته است:
درود
دوستان من گارد یا همون دیلی بیشترین تاثیر رو از اندوکتانس میپذیره! بعبارت دیگه هرچه اندوکتانس بالاتر باشه به همون نسبت هم دیلی بالاتر میره یعنی سیستم دیلی اتومات رو در رقم بالاتری میشناسه!
خب حالا درواقع میشه نتیجه گرفت که عدد دیلی بالا یا پایین نشانگر کیفیت خوب یا بد لوپ نیست فقط بیان کننده بالا یا پایین بودن ظرفیت لوپ هست!
ولی چه چیزی باعث میشه که در ذهن عموم نقش ببنده که اگه دیلی پایینتر باشه کیفیت لوپ بهتره!؟
این رو حتی بارها و بارها در انجمنهای خارجی هم دیدم! پس باید دلیلی برای این گفته باشه!
خب حالا بزار ببینم اصلا لوپ خوب و باکیفیت چه ویژگیهایی داره!؟ طبیعیه گزینه اول برد و عمق زنی بالا و گزینه دوم حساسیت به فلزات ارزشمند
جالب اینجاست که هرچه دیلی لوپ در محدوده بین 10 تا 20 باشه حساسیت به فلزات ارزشمند بهتره این یعنی اینکه در محدوده اندوکتانس 350 تا 400 میکروهانری ما بهترین شرایط رو برای سنس فلزات ارزشمند ایجاد میکنیم !
دلیل اینکه شرکتهای معتبر فلزیابی لوپهایی با اندوکتانس 350 تا 400 میکروهانری در نظر میگیرند هم همینه و البته نمیشه از این مورد چشم پوشید که بهترین طلایاب دنیا یعنی GPX ظرفیت لوپهاشو نزدیک به 350 میکروهانری حفظ میکنه که میشه به عنوان تایید استناد کرد.
پس دوستان عزیز باید هنگام پیچیدن لوپ بسیار به میزان اندوکتانس توجه داشته باشند و سعی کنن ظرفیت کویل رو در همین محدوده تعیین کنن تا بهترین نتیجه رو بگیرن.
موفق باشید


خیلی ممنون کوهیار عزیز.
این درسته که با افزایش ظرفیت لوپ دیلی هم بالاتر در میاد. اما تنها عامل افزایش دیلی ظرفیت لوپ نیست! حالت خازنی بین سیمهای لوپ که معمولا به عنوان فاکتور اصلی سنجش کیفیت لوپ مطرح هست نقش زیادی داره. چون وقتی خازن پارازیتیک یک سیم پیچ بیشتر باشه زمان تخلیه لوپ رو افزایش میده. هر چند این خازن در محدوده پیکوفاراد هست ولی میتونه به اندازه چند میکروثانیه بازگشت موج میرا رو به تاخیر بیندازه و این معادل دیلی بالاتر هست. چون از لوپهای کوچک برای سنس فلزات کوچک استفاده میشه و طلای کوچک هم نیاز به دیلی در حدود 20 و حتی کمتر داره ؛ لذا در این مورد دیلی پایین اهمیت داره. ولی به اعتقاد من برای لوپ بزرگ دیگه زیاد مهم نیست. هر چیزی در جای خودش و بسته به نیاز اهمیت داره.
شاید یکی از دلایلی که ظرفیت 350 میکرو هانری جواب خوبی میده همین مساله دیلی هست. ولی بنظر من این مورد هم الزاما برای لوپهای بزرگ صادق نیست! متاسفانه ما از ظرفیت لوپهای بزرگ شرکتی اطلاع دقیقی نداریم. در این مورد خاص هم مینلب بنظر الگوی خوبی نیست چون لوپهای استاندارد مینلب آنچنان بزرگ نیستن! شاید فلزیاب های لورنز که فریم 1 متری هم دارن ملاک بهتری باشه. باید دید ظرفیتشون چقدر هست.



یه سوال دیگم هست که شاید دوستان دیگم داشته باشن و اون اینکه:
باتوجه به اینکه سیستم دارای فاکتور بینظیر سازگاری با انواع لوپ هست و ممکنه کسی سیم مناسب نداشته باشه که دقیقا موارد ساخت لوپ (اندوکتانس 400 میکرو و مقاومت حدود 1) رو رعایت کنه مثلا میاد یه لوپ با سیم 5دهم میسازه با اندوکتانس 400 ولی مقاومت حدود 5 یا 6 اهم میشه! حالا ممکنه برای جبران این قضیه پهنای پالس رو بالا ببریم تا به برد دلخواه برسیم !
اول آیا این راهکار درستیه!؟

خواهش میکنم کوهیار عزیز.
خب همون مشخصات 400 میکرو و 1 اهم هم کاملا جنبه پیشنهادی داشته! ولی مطالعه لوپهای شرکتی معروف نشون میده حدود خوب باید همینقدر باشه! اگر قرار بود مثلا با لوپ 6 اهمی بشه نتیجه خیلی خوبی گرفت که دیگه نیاز به لوپ 1 اهمی وجود نداشت و سیم نازکتر و سبک تر و ارزانتری استفاده میکردیم! بهرحال اهم لوپ یکی از فاکتورهای تعیین کننده در آمپر عبوری از لوپ هست که میزان قدرت میدان مغناطیسی لوپ رو تعیین میکنه. اگر اهم لوپ مثلا 2 باشه طبیعتا با افزایش پهنای پالس میشه جبرانش کرد ولی دیگه بالاتر از 2 اهم بنظر من زیاد جبرانپذیر نیست و اندکی برد از دست میدیم. البته توجه داشته باشین که اولویت ما پهنای پالس کمتر هست! پهنای پالس زیاد اصولا باعث اشباع ذرات و املاح خاک میشه و حساسیت به زمین رو بیشتر میکنه. پس نظر من این هست هر چقدر ما اهم لوپ رو کمتر بگیریم و بتونیم با پهنای پالس کمتری به برد نهایی دست پیدا کنیم بهتره. اینکه مینلب از مونولوپ های 0.8 اهمی استفاده میکنه خودش الگوی خوبی میتونه باشه.
در لوپهای کوچک به جهت حساسیت به طلای بسیار ریز در حد دهم گرم گاهی مقاومت لوپ رو بالاتر میگیرن و حتی مقاومتی باهاش سری میکنن تا دیلی لوپ پایین بیاد و حتی طلا در حد دهم گرم هم بخوبی سنس بشه!!! طبیعتا این جور ترفندها بدرد ما نمیخوره چون دنبال کسری از گرم طلا نیستیم! همینطور خیلی از تکنیک های فوق پیشرفته سری GPX هم فقط برای پیدا کردن طلا در حد 0.1 گرم طراحی شده!!! خوشبختانه خیال ما راحت تره که نیاز به این سیستمهای پیچیده نداریم چون اصولا پیدا کردن فلزات بزرگ نه تنها دردسر کمتری داره بلکه اصلا سیستم دیگری میطلبه. بهرحال افزایش مقاومت لوپ بیشتر باعث افت برد نهایی برای فلزات بزرگتر میشه.
راهکار بنده همونی هست که شما گفتی غیر از اون! :D لوپ مهمتر از اینهاست که بشه در موردش ذره ای سستی به خرج داد! هم ظرفیت و هم مقاومت و هم روش پیچیدن و البته سایز مناسب با کار همگی باید بصورت مناسبی باشن تا جواب خوبی گرفته بشه.

خب با توجه به اینکه جناب کاوشگر فرمودن مونو لوپ 18 اینچی مینلب با اون ظرفیت و مقاومت 0.8 اهم هست ؛ بنده محاسباتی انجام دادم و به سایز سیم هم دست پیدا کردم! میتونم به طور قطع بگم سایز سیم AWG 18 هست که ضخامت مغزیش حدود 1 میل میشه و چون قاعدتا حدود 30 متر سیم در این لوپ مصرف شده مقاومتش بدرستی و با دقت خوبی 0.8 اهم در میاد! پس به نوعی شماره سیم هم مشخص شد. البته این سیمها بسته به تعداد رشته های داخلی و جنس رسانا و نوع روکش باز هم مدلهای مختلفی دارن که فکر نمیکنم بشه به این مشخصات بطور دقیق پی برد. ولی بنظر من این موارد دیگه فرعی هستن و اصل مدل کلی سیم هست.

به سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز حمید آقا
یه تستی گرفتم خواستم اینجا نتیجه رو خدمت شما اعلام کنم
یکی از دوستان یه دستگاه gpx داره که البته همراهش یه لوپ مونو 42 سانتی هم داره من این لوپ رو که اهمش تقریبا 0.8 هستش و ظرفیتش 360 میکرو هانری برادی تست به مدار حمید آقا وصل کردم ماشالا یه فیش 5 پینه هم داره که دو سه تاش به هم وصله خلاصه پین 1 و 3 رو وصل مدار حمید آقا کردم شاید باور نکنید ولی باور کنید عین حقیقته
این مدار با انتگرال 38 فرکانس 123 پهنای پالس 165 درجه سنس 16 یه سینی 40 سانتی رو دقیقا توی 2.40 سانت سنس کرد و توی 2.20 کاملا صداس دستگاه به وضوح شنیده میشد که یک سره داره یه فلز رو سنس میکنه جالبش اینه که حدود 60---70 سانت مونده به لوپ صدای سنس میومد
یه خواهشی دارم دوستانی که به این لوپ دسترسی دارن خواهشن خواهشن خواهشن اینو یه تستی بگیرن

آقا حمید ای ول داری به جان خودم :ymapplause: :ymapplause: :ymapplause:

فقط یه سوال داخل لوپ این سیستم از چه سیمی استفاده شده کسی اطلاعی داره خواهشن در اختیار دوستان بزاره
یه لوپ 60 با این سیمش درست کنی دیگه 1*1 برا کسی لازم نمیشه به جان خودم


خیلی ممنون کاوشگر عزیز. تست بسیار خوب و جالبی انجام دادین. خسته نباشین.
در مورد این مطلب چیزهای زیادی میشه گفت! بنابراین خواهشا دوستان بصورت دقیق به عرایض بنده توجه کنن! اول این رو عرض کنم با محاسبات من لوپ عنکبوتی مشابه این که خودتون بسازین باید این هدف رو تا حد 2.2 متر سنس کنه. البته روی حساسیت 16 حدود 10 درصد هم افت برد داریم. پس در مجموع نتیجه ای که با لوپ مینلب گرفته شده حدود 20 درصد قوی تر از حد قابل تصور و محاسبه بنده هست که البته رقم کمی هم نیست. فراموش نکنین تفاوتها در فلزیابی همیشه به همین چند درصد هاست!!!
اینکه این دستگاه با لوپ مونوی جی پی ایکس جواب داده خودش نکته بسیار خوبیه. بخصوص که جواب بهتر از همه تستهای ما با لوپهای خودمون هست. این یک بار دیگه ثابت میکنه تکنولوژی بکار رفته در لوپ چقدر تاثیر داره.
اما در مورد لوپ مینلب بنده دقیقا ظرفیتش رو اطلاع نداشتم و شما فرمودین 360 میکرو بوده که با توجه به سایز لوپ نکته جالبی هست. البته ما هم 400 توصیه کردیم که زیاد فرقی نداره. ولی شاید منطق درست کردن لوپهایی با ظرفیت بیشتر رو زیر سوال ببره! در خصوص مقاومت بنده اطلاع دارم که لوپهای مختلفی از شرکت مینلب دارای اهم 0.8 هستن! این نکته جالبیه و شاید به نوعی یک عدد طلایی در مقاومت لوپ باشه که دوستان باید بهش توجه کنن. هر چند پیشنهاد بنده هم حدود 1 اهم بوده که تفاوت زیادی نداره. ولی بهرحال باز هم نشون میده که مقاومتهای خیلی بالاتر از 1 اهم نمیتونه نتیجه قوی بدست بده هر چند کار میکنه!
در مورد داخل این لوپها چیزی که بنده دیدم و با اقای کرمی هم صحبت کردیم ؛ نوعی سیم شبیه به سیم مومی هست که در فریت رادیوهای قدیمی هم وجود داشت!!! بنظر میاد بیشتر جنس روکش این سیم اهمیت داره. بصورت افشان هم هست. اقای کرمی فرمودن نوعی سیم تفلونی وجود داره که رشته های داخلیش هر کدوم دارای روکش تفلون هست و هر شاخه افشان داخلیش عملا شبیه به سیم لاکی دارای روکشی نازک هست که در نهایت همه اینها با هم موازی میشن بدون اینکه در میانه سیم به هم اتصال داشته باشن!!! این سیم ظاهرا در بازار موجود هست و شاید بشه گفت یکی از بهترین سیمها میتونه باشه ولی متاسفانه بنده اسم این سیم رو نمیدونم و باید در فرصتی مناسب دنبالش برم. خوشحال میشیم دوستان خودشون هم پیگیر مساله این سیم باشن.
نکته دیگه موجود در قالب داخلی لوپ مینلب وجود لایه ای پوشیده شده از گرافیت هست که خب حتما با این سیستم شیلد هم آشنایی دارین! مقاومت هر سانت این پوشش گرافیتی زیر 1 کیلو اهم هست و در عین اینکه برد رو کاهش نمیده ولی ثبات بهتری ایجاد میکنه که به افزایش برد هم منجر میشه.
این تقریبا همه داستان لوپ مینلب هست. بعلاوه مساله کابل که بنظر میاد باید انواع با کیفیتی از RG-58 , RG-59 تست بشه تا بشه به نتیجه خوبی رسید. هر چند کابلهای نظامی بهتری هم در بازار موجود هست!

رضا جان اصولا ایده آل کار اینه که کابل اتصال لوپ مقاومتی قابل ملاحظه در برابر مقاومت خود لوپ نداشته باشه! وگرنه قسمتی از توان الکتریکی که برای لوپ ارسال میشه عملا داخل کابل تلف میشه و این مساله منجر به کاهش قدرت امواج لوپ خواهد شد. هرچند میشه با بالاتر بردن پهنای پالس در این طرح این مساله رو جبران کرد ولی باز هم صد در صد نیست. لذا اگر میخواین بهترین نتیجه رو بگیرین باید حتما از کابلی استفاده کنین که در عین داشتن شرایط مناسب از حیث شیلد خوب و ظرفیت خازنی کم ؛ مقاومتی در حد چند دهم اهم بیشتر نداشته باشه. اصولا اگر کابل دارای سیم خوب و نسبتا ضخیمی باشه نباید در طول 1-2 متر مقاومتش حتی به 0.2 اهم هم برسه! در نظر داشته باشین در لحظات پالس ما تا حد 4 آمپر و در حداکثر پهنای پالس تا 6 آمپر جریان داخل لوپ داریم که همه این جریان از کابل رابط باید عبور کنه و در عین حال حدود 500 ولت ولتاژ هم داریم! پس هر کابل ضعیف و نازکی مناسب اتصال لوپ این مدار نیست. هر دو فاکتور ولتاژ و جریان در این طرح عملا از اکثر مدارات دیگه ای که تا بحال ساخته باشین بالاتر هست! بنابراین حتی ممکنه کابلی که در مدار فلزیاب دیگه درست جواب داده اینجا اون کارایی رو نداشته باشه. بعنوان مثال در چنس ما 2-3 امپر جریان و حدود 200 ولت ولتاژ داشتیم که اینجا هر دو فاکتور حدود 2 برابر بیشتر هستن! پس به دوستان توصیه میکنم این نکات رو در نظر بگیرن و ترجیحا چند کابل رو امتحان کنن تا نتیجه بهتری بدست بیاد.


در فلزیاب های پالسی بطور معمول از 200 ولت تا حد 1000 ولت ولتاژ میتونه وجود داشته باشه. ولی قدرت فقط به ولتاژ نیست! در واقع چیزی که قدرت میدان مغناطیسی لوپ رو تعیین میکنه حاصلضرب مجذور جریان عبوری از لوپ در ظرفیت لوپ هست! مساله ولتاژ بیشتر از این حیث اهمیت داره که به عبور جریان بیشتر هم منجر میشه. طبیعتا وقتی ظرفیت لوپ بالاتر میره میزان جریان عبوری کمتر میشه و این مساله رو میشه با ولتاژ بیشتر جبران کرد. همینطور مقاومت پایین تر لوپ هم به عبور جریان بیشتر منجر میشه. قبلا هم عرض کردم این مشخصه فقط قدرت فرستنده پالس مدار پالسی رو تعیین میکنه و گیرنده هم باید شرایط خوبی داشته باشه تا بشه برد مناسب توام با ثبات گرفت.
اینکه تا چقدر میشه ولتاژ رو بالا برد از نظر من محدودیتش بیشتر به ماسفت یا ترانزیستور قدرت نهایی بستگی داره! این موضوع ارتباط خاصی به آپ امپ پیدا نمیکنه چون ولتاژ بازگشتی در پالسی ها همیشه برش داده میشه و در محدوده کمتر از 1 ولت هست. در عین حال رسیدن به ولتاژ بالاتر نیاز به پهنای پالس بیشتر و درایو قوی تر هم داره. عملا بنظر من از حد 1000 ولت به بالا نه تنها مشکل پیدا کردن قطعه مناسب رو پیش میاره بلکه مساله های ولتاژ بودن رو هم داره که از نظر سیم کشی و اتصالات کار رو حساس تر میکنه و در عین حال خطر برق گرفتی رو هم افزایش میده! لذا بالا بردن ولتاژ تا جایی میتونه خوب باشه و محدودش تا حد زیر 1000 ولت هست.

این نکته رو هم در زمینه لوپ اضافه کنم که بنده ادعا میکنم در دنیای مدارات منتشر شده فلزیاب پالسی اعم از آنالوگ یا دیجیتال ؛ مداری پیدا نمیکنین که طیف جوابدهی لوپهای متنوع براشون تا حد این مدار گسترده باشه! حتی مقاومت دمپینگ هم با توجه به انواع مختلف لوپ در نظر گرفته شده. حالا یک مرد میخوام صحت ادعای بنده رو در این مورد زیر سوال ببره! :D بنابراین فقط بحث اندکی کیفیت بهتر یا بدتر در مورد لوپهای مختلف مطرحه. اگر لوپ معمولی میدان نامتمرکزی داره و حتی طبق یک تست ساده میبینین به کناره هاش خیلی حساس هست ؛ خب مشخصه میدانش در مرکز گسترش کمتری پیدا میکنه و این بطور واضح بمعنی برد کمتر در مرکز لوپ هست. این مطلب چیزی نیست که به مدار ابدا ربطی داشته باشه.
خوشبختانه کما اینکه در مدار چنس هم دوستان تلاشهای گسترده ای انجام دادن ؛ ما تونستیم سیستم لوپ عنکبوتی رو تا ابعاد 60 سانت و حتی بیشتر هم پیاده کنیم و جواب خیلی خوبی بگیریم. لوپ عنکبوتی بلحاظ اینکه ساختش از لوپ تخت بسیار راحت تر هست و دقیق تر در میاد و از طرفی بدلیل فاصله ولو جزئی بین دورهای مختلف سیم ها ظرفیت خازنی پایین تری نسبت به لوپ تخت داره ؛ در مجموع بهترین انتخاب ممکن هست و شاید برای سنس قوی طلا حتی این نوع لوپ ضروری هم باشه! حالا روی جزئیاتش البته میشه بیشتر هم کار کرد. لذا توصیه بنده قویا به استفاده از لوپ عنکبوتی هست که طرز پیچیدن و محاسبه ظرفیتش در تاپیک چنس و فایل توضیحات مدار چنس که قبلا در پست اول اون تاپیک گذاشتم بطور مفصل مورد بحث قرار گرفته و دوستان میتونن مطالعه کنن.
برای لوپ هایی در سایز های بزرگتر مثلا فریم 1 متری یا بزرگتر ؛ طبیعتا از روش عنکبوتی به اون شکل نمیشه بهره گرفت چون در مجموع مشکل و دست و پا گیر هم خواهد بود. لذا برای لوپهای بزرگتر صرفا نوع سیم مطرح هست. بنظر من در این مورد اگر از سیمهایی با روکش ضخیم تر استفاده بشه جواب بهتری بدست میاد. چون روکش ضخیم باعث فاصله گرفتن مغزی سیمها از هم میشه و حداقل دیلی پایین تری خواهیم داشت که نه تنها برای سنس طلا مهم هست بلکه کلا مقداری برد بالاتر هم به ما میده. اما از نظر تمرکز میدان متاسفانه نمیشه با روش پیچیدن معمولی به نتیجه لوپ عنکبوتی رسید و فقط میشه سیم ها رو تا حد ممکن منظم تر پیچید و از زیر و رو کردن سیمها خودداری کرد بلکه کمی میدان منظم تر و برد بیشتر بشه.
صد البته برای لوپهای بزرگ پای فاکتورهای دیگری هم به میان میاد! لوپ بزرگ مشخصا برای سنس فلزات بزرگتر هم کاربرد داره. پس برای عدم حساسیت به املاح و یا فلزات ریز میتونیم دیلی دستی رو کمی بالاتر بذاریم و حتی بازه انتگرال رو هم بیشتر کنیم. این نوع تنظیم کمک میکنه که فلزات بزرگتر قوی تر سنس بشن و در عین حال ثبات بیشتر هم بشه. از طرف دیگه بدلیل پایین بودن تعداد دورهای لوپ بزرگتر خطوط میدان کمتر هر چند گسترده تری داریم که لازم هست تنظیم پهنای پالس هم کمی بالاتر گذاشته بشه تا نتیجه قویتری بدست بیاد.
با در نظر گرفتن تمامی فاکتورهایی که اشاره کردم ؛ بنده برد نهایی این فلزیاب رو با لوپ 1 در 1 حدود 4 متر و با لوپ 2 در 2 تا 8 متر برای بزرگترین اهداف ممکن از نوع فلز جدید ارزیابی میکنم! برای دفینه یابی درصد افزایش برد در خاک بستگی به تنظیم عدد فرکانس و دیلی دستی و بازه انتگرال هم خواهد داشت که دیگه میدان تست این قضیه برای دوستانی که گاها عنوان میکنن جای مشخصی دارای دفینه رو میشناسن ؛ باز هست تا در اون شرایط اعلام کنن حساسیت حداکثری به حالت دفینه ای با چه تنظیماتی رخ میده. در صورت انتشار چنین نتیجه ای ارقام برد حداکثری ذکر شده به میزان قابل ملاحظه ای افزایش پیدا میکنه و قابلیت دفینه یابی این فلزیاب هم به حداکثر خودش میرسه! پس وظیفه دوستان در تست اینجور نکات نهایی بسیار سنگین هست. این تستها هم چیزی نیست که با هیچ کدوم از مدارات موجود فعلی قابل انجام باشه. چرا که هیچ کدوم این مدارات تا این حد انعطاف پذیری در اختیار اپراتور قرار نمیدن.



لوپ قطعا درصد بالایی از موفقیت در ساخت تمامی فلزیابهاست! این موضوع رو خیلی جدی بگیرین. متاسفانه بیش از 1 ساله دارم داد میزنم آقا مدار رو اینقدر عوض نکنین روی لوپ کار کنین ؛ باز متاسفانه خیلی دوستان گوششون بدهکار نیست! هر چند در پروژه چنس به خیلی از دوستان ثابت شد. بهرحال اگر بنده میتونم چنین طرحی ارائه بدم لابد بیشتر از خیلیا میدونم واقعیت داستان چیه! پس به حرفام توجه کنین.
در مورد لوپ در درجه اول طرز پیچیدن مهم هست. اینکه لوپ تخت یا عنکبوتی قویترین جواب رو میده به سیستم میدانی که ایجاد میکنه ارتباط داره نه مدار. بعد اینکه مدل لوپ مشخص شد سایر فاکتورها نظیر ظرفیت و مقاومت و نوع سیم مطرح هستن! جنس مغزی سیم از نظر مس یا میزان خلوصش یا حتی قلع یا نقره اندود بودن کمترین اثر رو داره. بنده سیم تفلون نظامی امریکایی نقره اندود دارم که لوپش به کیفیت سیم برق معمولی هم جواب نمیده! در واقع روکش سیم حتی مهمتر از مغزی هست. سیم تمام نقره هم اصلا فکر نمیکنم توی بازار داشته باشیم که بخوایم تست درستی باهاش بگیریم. اگر هم باشه قیمتش بسیار بالاست و تفاوت عملکردش هم زیاد نیست.
از حیث مدار وقتی دیلی ابتدایی مناسب هر لوپ توسط دستگاه پیدا میشه و پهنای پالس هم در اختیار شماست ؛ عملا طراحی من دیگه معنی پیدا نمیکنه! همه چیز در اختیار شماست. با هر لوپی میتونین جواب بگیرین. حتی دیلی حداکثری که دستگاه میتونه پیدا کنه حدود 150 میکروثانیه هست که بدترین یا پر ظرفیت ترین لوپها هم به این میزان دیلی بالا ندارن! در واقع در اکثر مدارات شاید حتی همه این فاکتورها بصورت ثابت هستن! به همین دلیل باید حتما از نوع خاصی لوپ براشون استفاده بشه تا اصلا بتونن کار کنن. ولی اینجا بحث ما انتخاب لوپ به دلیل نوع مدار نیست. بلکه باید لوپی رو انتخاب کنیم که در فلزیابی اصولا جواب بهتری بده. بعد انتخاب اون لوپ دیگه تنظیم کردن تنظیمات مدار به طور ایده آل برای اون لوپ مشکل نیست و هر کسی هر لوپی میسازه میتونه کمی وقت بذاره و تست کنه.
توجه کنین عملا فقط تنظیم پهنای پالس به مشخصات لوپ بستگی داره. فرکانس و دیلی دستی و بازه انتگرال تقریبا به نوع و مشخصات لوپ شما بستگی ندارن بلکه در کیفیت کاوش فلز اثر دارن. البته دیلی اولیه لوپ فاکتور اصلی تری بود که خوشبختانه در این طرح بطور خودکار پیدا میشه! پس مشکل اصلی سازگاری مدار با لوپ کاملا حل شدست و هیچ دردسر و مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

در خصوص دیلی هم مشکلی نیست چون بهرحال مدار همون دیلی رو که روی اسکوپ هم قابل دیدن هست پیدا میکنه. ظرفیت کمتر و مقاومت بیشتر لوپ هر دو منجر به پایین اومدن دیلی میشن و برعکس مقاومت کمتر و ظرفیت بیشتر هر دو دیلی رو بیشتر میکنن. البته در این بین نقش مقاومت لوپ کمتر هست و بیشتر ظرفیت لوپ تاثیر داره. باید توجه داشت که پهنای پالس بیشتر هم دیلی رو افزایش میده! طبیعتا هم اون چیزی که رل اصلی تر رو ایفا میکنه ظرفیت خازنی ناخواسته داخل لوپ هست که هر چه کمتر باشه دیلی هم کمتر میشه و بهتره. لذا لوپ عنکبوتی که حالت خازنیش کمتره تقریبا از همه لوپهای دیگه مناسب تر هست. پایین بودن دیلی لوپ هم بخصوص برای سنس طلا اون هم از نوع کوچک اهمیت داره. وگرنه برای سنس سایر فلزیات یا حتی طلا در اندازه های زیاد مساله پایین بودن دیلی دیگه خیلی مطرح نیست.

کابل لوپ هر چه طولانی تر بشه تاثیر منفی داره. هم در افزایش ظرفیت خازنی و بالا رفتن عدد گارد و هم بی ثباتی و هم کاهش حساسیت! لذا باید تا جاییکه ممکن هست کابل اضافی استفاده نشه. با این حال 2 متر هم قابل قبول هست. بشرطی که کیفیت کابل خوب باشه!
مقاومت لوپ در حدود 1 اهم جواب خوبی میده. اگر خیلی زیر 1 اهم بیاد باعث بی ثباتی مدار میشه.
برای لوپ 1 در 1 هم تقریبا 11 دور سیم مناسب هست. روکشدار باشه و ضخامت مغزی بین 1 تا 1.2 میل بنظر من بهترین نتیجه رو میده.


چهارشنبه 8 بهمن1393 - 6:18pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
اما در خصوص فلزیاب های پالسی و کلا فلزیاب چیزی بعنوان مدار مجزا که مساله ذرات رو حذف کنه نداریم! در واقع اگر به بعد مداری دستگاه باشه باید مدار از ابتدا جوری طراحی شده باشه که حساسیت کمتری به ذرات و املاح داشته باشه. مثلا بعنوان یک قاعده کلی فرکانس پایین تر به این مساله خیلی کمک میکنه. از طرفی ذراتی که شما میفرمایین بصورت خیلی کلی و مصطلح ذرات گفته میشه! در صورتیکه میتونه املاح یا سنگها یا حفره یا رطوبت خاک یا تغییر جنس لایه های خاک هم باشه که بنظر برسه گاهی واکنش دستگاه رو به همراه داره. خیلی از این موارد صرفا با کسب تجربه زیاد با همون دستگاه خاص قابل تشخیص هستن. کما اینکه لورنز هم که به نظر اکثریت تعدادی از بهترین فلزیاب های پالسی رو میسازه همین مشکلات رو داره که با کسب تجربه و اپراتوری صحیح این جورخطاها در بیشتر مواقع قابل تشخیص خواهد بود.
ولی اگر خودتون میخواین مدار خاصی رو بسازین و بخواین حساسیت کمتری به این نوع خطاها داشته باشه ؛ باید بیشتر روی مساله ساخت لوپ دقت کنین. طبق یک قاعده کلی لوپ های بزرگتر حساسیت کمتری به ذرات دارن و در عین حال شیلد کردن لوپ هم میتونه کمک زیادی بکنه. در واقع مساله لوپ در همه فلزیاب ها تاثیر بسیار زیادی در کارایی و نحوه عملکرد فلزیاب داره که متاسفانه کمتر بهش توجه میشه و اکثرا فکر میکنن همه داستان به مدار بستگی داره! در صورتیکه پر واضحه که سنسور تشخیصی همه فلزیاب ها لوپشون هست که مقاومت و ظرفیت و خازن داخلی لوپش که به نحوه پیچیدنش بستگی داره ؛ برای هر مداری مهم و تاثیرگذار هست و از طرف دیگه سایز لوپ و شیلد بودنش هم در همه فلزیاب ها تاثیر زیادی در نتیجه نهایی داره.


خیلی ممنون ارتین جان. سوال بسیار خوبی کردین که خواهش میکنم دوستان همه دقت کنن.
ببینید شما یک کلاف 100 متری از سیم خریدین که مقاومتش 2.1 اهم هست. البته امیدوارم مقاومت رو با اهم متر درست اندازه گرفته باشین! حالا مثلا برای لوپ 60 عنکبوتی ما به حدود 35 متر سیم نیاز داریم. پس مقاومت لوپ 60 شما با این سیم معادل 0.35 ضربدر 2.1 یعنی حدود 0.7 اهم خواهد شد که برای لوپ 60 مدار چنس ایده آل بنظر میرسه. پس هیچ مشکلی نیست و سیم بسیار مناسبی هست! حتی برای لوپ 1 متری هم میشه بخوبی ازش استفاده کرد.
در خصوص ظرفیت هم که اصلا ربطی به سیم نداره و شما هر طور لوپ رو بپیچین بر اساس فرمول ظرفیت لوپ طبق خواسته شما در میاد و مشخصاتش هم تقریبا همون هست که برای سیم لاکی ذکر کردم. اگر خواستین محاسبه دقیق تری برای مشخصات لوپ عنکبوتی داشته باشین باید ابتدا قطر دقیق سیم با احتساب روکش رو بدونین.


چهارشنبه 8 بهمن1393 - 6:21pm
مدیر سایت
مدیر سایت

تاریخ عضویت: سه شنبه 25 شهریور1392 - 1:59am
پست: 771
پاسخ با نقل قول
حمید نوشته است:
دوستان دقت کنین لوپ تخت یا عنکبوتی با هر مدار فلزیابی هم که باشه حدود 20 درصد قدرت بیشتر نسبت به لوپ معمولی ارائه میده. این موضوعی هست که بنده روی خیلی مدارات تست کردم و کسی هم نمیتونه هیچوقت ادعا کنه که ربط به این مدار یا فلان مدار داره! این از خواص میدان الکترومغناطیس لوپهای مختلف هست. در پروژه چنس هم این موضوع توسط بسیاری از دوستان مورد بررسی قرار گرفت. پس عزیزان به ویژه برای لوپهای سایز کوچک از روش معمولی استفاده نکنن چون کمی افت برد خواهند داشت.
:D



نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که ندیده اید
نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده
صادقانه زندگی کنید


چهارشنبه 8 بهمن1393 - 7:02pm
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 10:02am
پست: 164
پاسخ با نقل قول
اقایون دمتون گرم کارتون خیلی درسته :x :x @};- @};- @};- @};- @};-
@};-


چهارشنبه 8 بهمن1393 - 11:41pm
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: شنبه 21 اردیبهشت1392 - 10:54am
پست: 78
پاسخ با نقل قول
دمتونت گرم


شنبه 11 بهمن1393 - 1:46pm
مدیر سایت
مدیر سایت

تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اسفند1391 - 1:39am
پست: 4002
پاسخ با نقل قول
با تشکر از آقا کمال عزیز به خاطر جمع آوری این مطالب مهم ، علی یارت



آدم‌های بزرگ،
برای موفقیت دیگران تلاش می‌کنند؛

آدم‌های عادی،
موفقیت دیگران رو تماشا می‌کنند؛

آدم‌های کوچیک،
با حرف زدن پشت سر آدم‌های موفق،
بهشون حسودی می‌کنند!


پنج شنبه 30 بهمن1393 - 10:18am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
برنامه محاسبه لوپ تخت هست که در مبحث چنس هم ارائه کرده بودیم:

viewtopic.php?f=28&t=216&p=94225#p94225


پنج شنبه 30 بهمن1393 - 6:53pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
هر چقدر سیمها منظم تر باشن و شکل هندسی ایده آل لوپ بهتر در بیاد نتیجه هم بهتر خواهد بود. چون میدان مغناطیسی لوپ هم منظم تر میشه. میزان تاثیر این نظم و یا صاف بودن سیمها بستگی به نوع لوپ داره. مثلا در لوپ معمولی این مساله زیاد اهمیت نداره ولی در کوئل تخت و برخی انواع دیگه که از نظم هندسی خاصی پیروی میکنن اهمیت بیشتری داره.


پنج شنبه 30 بهمن1393 - 6:58pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am
پست: 452
پاسخ با نقل قول
هر وقت سیم روی کویل میوفتاد دستگاه بوق میزد که نباید اینطوری باشه؟ میشه بگید از چه نوع سیم رابطی میشه استفاده کرد؟


مطلب جالبی رو اشاره کردین که نیاز به یکی از اون فوت های کوزه گری داره! :D شما اگر از کابلی استفاده کنین که فویل نداشته باشه و فقط شیلد زره مانند داشته باشه و در عین حال ضخامتش هم زیاد نباشه و فرکانس کاری مدار هم پایین باشه ؛ میتونین امیدوار باشین که خود کابل توسط لوپ سنس نشه یا تاثیرش بسیار جزئی باشه. کابل آنتن کرمان از نوع بدون فویل بنظر من مناسب هست.


پنج شنبه 30 بهمن1393 - 7:00pm
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 39 پست ]  برو به صفحه 1 , 2 , 3 , 4  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: محمد 1900 و 19 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure