|
تاریخ : شنبه 1 اردیبهشت1403 - 6:58am |
|
همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |
|
صفحه 13 از 17 |
[ 162 پست ] | برو به صفحه قبلی 1 ... 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 , 17 بعدی |
| حالت پرینت | موضوع قبلی | موضوع بعدی |
کی دعا نویس خوب سراغ داره ؟
| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
استاد   تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am پست: 1910 محل اقامت: کوردستان 
|
 ممنون از شما
همین تحقیق نیز نشون میده که انسان از بهشت اومده و صحت آیه ای دیگر از قرآن رو امروز بهمون ثابت میکنه  اگر مخالفان در چند آیه مثلا تناقض یافته اند دهها برابر اون تعداد، معجزه و پیش بینی و پیشگوئی و حساب و کتاب دقیق تو قرآن داریم که امروزه دارن یکی یکی ثابت میشن در آینده این موارد رو برای علاقه مندان خواهم گذاشت . |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 10:17am |
|
|
|
|
کاربر حرفه ای  تاریخ عضویت: دوشنبه 3 خرداد1395 - 2:27pm پست: 534
|
از نظر دوستان مذهبی عالم یعنی کسی که بیشتر از بقیه قصه های جن و پریان و خدا و شیطان را باور کرده باشد!!
همین ابن سینایی که منبع و مثال دوست ما شده در زمان خویش از جانب بسیاری از دینداران به کافر بودن متهم میشد!! البته به باور ایشان آن دینداران در گمراهی بودند و بی خرد..! همانگونه که مخالفان حافظ در گمراهی بودند!! از کجا ببدانیم که شما هم..؟ حال کدوم آدم عاقلی برای درک حقیقت وجود چیزی موهوم فقط از موافقان سوال میکند بدون اینکه از مخالفان سوالی کند؟؟ البته انسان عاقل و خردمند از هر دو طیف سوال خواهد کرد و میزان شعور و دانش دو طرف را خواهد سنجید و در نهایت خود تصمیم خواهد گرفت. شاید شما اینشتین رو بعنوان کسی که خداناباور بود قبول نکنید و بگویید که او دانشمند فیزیک بود و نمیتواند منبع و معیار خوبی باشد! اما نمیتونید این حقیقت رو رد کنید که میزان درک و فهم شما در مقابل این ابر ذهن چنان خجالت آور است که جز انکار و فرار راهی نخواهید داشت..! خب پس چرا به امانوئل کانت باور ندارید که بی تردید بزرگترین فیلسوف تاریخ شناخته شده؟؟ یا کارل مارکس که متفکر هزاره شناخته شده؟؟ البته برای امثال شما اینان گمراهان بوده اند و نگارنده اصول کافی عالم!!! بسیاری از این گرانقدرها دعانویسی و کارهای خارق العاده بعضیها را دلیل بر وجود نیروهای ماورایی و در نهایت دلیل بر وجود خدا و... میدانند!! در جواب این دوستان باید گفت که در تمام دنیا آئیینها و مذاهبی بر پایه ی این نیروهای ناشناخته شکل گرفته اند پس چرا نباید حرف اونها رو باور کنیم؟!! خیلی جالب هست که یکسری داستانهای بدون منبع تاریخی مشخص یهودیت چنان در افکار بعضیها قوت گرفته که چشم بر حقیقت میبندند و دهان میگشایند!! اگر به قصه ها باور دارید که مارا با شما کاری نیست! بگذارید از دید خودتون براتون سوال مطرح کنم: میگویید که خدا انسان را کامل خلق کرده پس اینهمه مشکلات ژنتیکی از کجا نشات میگیره؟! البته خواهید گفت که عوامل طبیعی دخیل هستند!! اما آیا برای خالق از بین بردن عوامل طبیعی سخت بود؟؟ خواهید گفت حکمتی بود..!! اینو نگی چی بگی؟؟ اصلن از این موضوع بگذریم و یک قدم جلوتر بریم.. سوال:چرا اصلن انسان را آفرید؟؟ عده ای از این مذهبیون میگویند برای عبادت کردن خویش!!  اما عده ای دیگر(که به مسخره بودن پاسخ قبلی آگاه شدند)میگویند: خلقت در ذات خدا است پس خدای بدون خلقت تضاد دارد!!  میتونم بگم که از پاسخ قبلی هم مضحک تر هست!! یعنی موجودی رو فرض کنید که برای وجود نیاز داره حتمن کاری کنه وگرنه وجودش به خطر میافته!!  اما عده ای که از بقیه باهوشترن(تا هوش چه خوانده شود!!) میگویند: او قادر متعال هست و هر چه بخواهد میکند و ما نمیتوانیم علت خیلی از کارهایش را درک کنیم و نخواهیم دانست تا خود بر ما الهام کند.. این را نگویند چه بگویند؟؟  میبینید که دوستان ایدئولوگ هرجا که کم می آورند دست بدامان ذات الهی شده و همه چیز را مرتبط با حکمت و اراده ازلی میبینند!! این رفتار یعنی چه؟؟ یعنی ایمان!! ایمان یعنی چه؟؟ یعنی اینکه "نمیخواهم بدانم" ذهن پاسخگر بشر امروزی آنقدر سوال و ادله ی کافی برای انکار دارد که حتی متفکرترین و دانشمندترین آدمهای مذهبی جوابی برایش ندارند امروزه تمام خداباوران واقعی که عقل و خرد کافی برای درک این موضوع را دارند به این نکته اذعان دارند که باور به ذات ازلی تنها یک باور شخصی و قلبی هست و هیچ دلیل علمی و منطقی برای اثبات ادعایشان ندارند و وارد چنین بحثهایی نمیشوند.. که البته این میتواند نهایت خردمندی یک انسان ایدئولوگ باشد..! به دوستان قصه پرداز توصیه میکنم کتاب داستانشون رو کنار بگذارند و به حقایق با دید عقل و منطق بنگرند. |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 12:57pm |
|
|
|
|
کاربر حرفه ای تاریخ عضویت: دوشنبه 3 خرداد1395 - 2:27pm پست: 534
|
معراج نوشته است: دوستان خسته نباشین کاری ب بحث شما ندارم فقط اینو بگم که طبق نظریه جدید دانشمندان انسان متعلق به زمین نیست چون 223 ژن از بقیه موجودات زمین اضافه داره و هنوز هیچ فسیل با قدمت از انسان بر روی کره زمین کشف نشده .... بله دوست من این هم تایید کننده نظریه ی فضانوردان باستانی هست.. نظریه ای که میگوید موجوداتی بسیار پیشرفته که در قدیم خدایان خوانده میشدند هزاران سال قبل بر زمین فرود آمده اند و سعی در تربیت انسان داشته اند.. به همین دلیل بوده که در اوایل تاریخ خدا جمع بوده یعنی بجای یک خدا چندین خدا داشتیم بعدن تبدیل شد به یک خدا! همونطور که پایه گذار یکی از فرقه های الوهیت میگوید الله از الوهیون میآید به معنی کسانیکه از آسمان به زمین آمده اند و در ابتدا این کلمه جمع بوده.. باور بسیاری از دانشمندان و نظریه پردازان چنین هست که این موجودات روی ژنوم انسان کار کرده اند و باعث تسریع در روند پشرفت ذهنی و ظرفیت مغزی بشر شده اند.. عده ای از این دانشمندان معتقدند که اون موجودات ژن خود رو با نژادی از نخستینیان ترکیب کردند تا بشر امروزی بوجود بیاد و بتونه سریعتر رشد کنه وگرنه این حد از رشد برای یک نژاد از نخسینیان غیر عادی هست!! علت واقعی اینکار دقیقن مشخص نیست و نظریه های زیادی در این مورد وجود داره.. از جمله ساختن نژادی که در آینده بتونه به خودشون کمک کنه! و یا بتونند ازمون برای هدف خاصی استفاده کنند!! در اکثر فرقه ها و مذاهب و آثار تاریخی سرتاسر دنیا میبینیم که بناهای یادبودی برای این موجودات ساخته شده.. گمان میره که زیگوراتها که بسیار شبیه به اهرام با شکوه در آمریکای جنوبی هستند و حتی آتشکده ها و خیلی از بناهای تاریخی چند هزار ساله در سرتاسر دنیا که توضیح منطقی برای وجودشون نیست برای تقدیر و در خواست از این موجودات برای بازگشت ساخته شده! این اتفاقی نیست که انسانها معمولن برای دعا کردن دست و سر رو به آسمان دارند! بلکه ارثیه ای از اجداد ما است که هر زمان دچار مشکلی میشد رو به آسمان مینمود و از آن موجودات کمک میخواست!! اگرچه امروز همانند گذشته به کمک ما نمیآیند(شاید چون میخواهند روی پای خود بایستیم) اما این عادت از نیاکان به ما ارث رسیده..! باور به بازگشت یا ظهور مجدد یک پیشوای مذهبی در بسیاری از ادیان وجود دارد که بازهم نشات گرفته از همان باور باستانی هست که معتقد هستند روزی آن موجودات دوباره باز خواهند گشت و تمام دردها و آلام بشری را از بین خواهند برد!! |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 1:26pm |
|
|
|
|
استاد تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am پست: 1910 محل اقامت: کوردستان
|
- مثال بنده از ابن سینا و حافظ و امثال آنها ، به این خاطر بود که عقل آنها بغایت از من و شما بیشتر بوده
و میزان بالای عقل و درک و شعور فردی مثل ابن سینا ،نه برای ایران ، بلکه برای تمام دنیا اثبات شده هست باور این اشخاص به خدا و دعا و طلسم و نوشته و ... ، مطمئنا از روی نادانی نبوده و کسی نمیتونسته که با استدلالهای دینی غلط و ناقص ، اونا رو قانع بکنه و سر اونا رو شیره بماله . مطمئنا بارها آزمایش کرده اند و بارها صحت مطالب براشون اثبات شده تا قبول کردن . - قبل از اینکه بنده در مورد اینشتین حرفی بزنم ، درست نیست که شما ذهنیت بنده رو در مورد ایشون بیان کنید . در ازدیاد عقل اینشتین نیز نه شما شک دارید و نه بنده شک دارم . اینشتین نیز وجود یک خالق متفکر را قبول کرده . این شماها هستید که قبول نمیکنید . لابد از اینشتین عاقلتر و فهیمتر هستید . باور اینشتین به خدا نیز از طریق دین و موعظه نبوده تا گول خورده باشه ، بلکه اینقدر نظم و ترتیب و قانون در ذرات و عناصر و مخلوقات دید ، که برایش ثابت شد که باید خالقی دانا در پشت این همه نظم و ترتیب و قانون و شگفتی وجود داشته باشد . و خودبخود امکان ندارد که چنین عظمتی ساخته شود . - در مورد کارل مارکس و بقیه ی دانشمندان مثالی شما ، کاملا رشته ی تخصصشون معلوم هست . کارل در اقتصاد و سرمایه گذاری و اینا جلو بود ، دلیل بر این نمیشه که چون خدا رو باور نداشت ، آدم متفکری در دین باشه . مهم این است که برای این باور نداشتنش چه اثباتی دارد ؟ هیچی پس فقط در رشته ی خودش دانشمند بوده - بازم بدون اینکه بنده چیزی بگم ، شما حرف تو دهن بنده میزارید ! این نشون میده که شما فردی دروغگو و اغرقگو هستید و میخواهید ذهنیت خودتونو بزارید پای زبان بنده که با جوابتون ست در بیاد بنده نگفتم که انسان کامل هست .هیچ انسانی در حد خدا کامل نیست . نه از نظر عقلی و نه از نظر جسمی و نظرهای دیگر منظور بنده این بود که انسان اینقدر هم ناقص العقل نیست که نتواند وجود یک خدا را درک بکند . اتفاقا در انسانهای اولیه نیز که مردم عوام عقل و درک درست و حسابی نداشتند ، بازم اینقدر عقل داشتند که وجود یک یا چند خدا و مغز متفکر و توانا را باور داشتند و میدانستند که باید خالقی وجود داشته باشد . ( حالا یکی فکر میکرد که خدا خورشیده یکی فکر میکرد ماهه یکی ازش یک بت بزرگ میساخت و هرکسی به شکلی . اما نکته ی مهم و مشترک در بین همه ی خدایان و بتها ، این بود که یک موجود بزرگتر از انسان و تواناترو داناتر از انسان تصور میشد . این نشون میده که حتی آدمهای کم تفکر قدیمی نیز این درک را داشتند که خدایی وجود داره و خدا موجودی بالاتر از آنهاست . فقط در شناختش مشکل داشتند و مجبور بودند در اجسام و نیروهای ماورائی اونو تصور بکنن ) - ناقص بودن عقلی یا ژنتیکی در درصد بسیار کمی از مردم است و ما کلشو در نظر میگیریم . بخاطر وجود فقط چند نفر دیونه در یک شهر ، نمیتونید بگید گه همه دیونه هستند . و همینطور چند نفر کم اندام - جواب سوال شما را که : ( چرا خدا انسان را آفرید؟ ) خدا خودش جواب داده و فرموده : جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت شاید دلایل دیگری نیز داشته باشد که در حد درک من و شما نبوده که بهمون بگه اما اینکه نیازی به عبادت ما داشته ؟ این فقط تصور شماست . همانطور که میبینیم خیلی ها عبادتش نکردند و نمیکنند و از ایشون هم چیزی کم نشده و نیازمند نیست - اتفاقا بنده برعکس تصور شما ، باورم به وجود خدا ، فقط یک چیز قلبی و درونی نیست . و هر روز با چشمان خودم میبینم که خودم وجود دارم و هزاران مخلوق و عنصر دیگر نیز در کنارم وجود دارد که همگی بر طبق نظم و ترتیب و قانون خاصی طراحی شدن و هیچ دانشمند عاقلی نمیتونه بگه گه این همه مخلوق و شگفتی و نظم و ترتیب ، بخودی خود خلق شده و بر اساس یک اتفاق یا یک انفجار کیهانی و اینا سرجاشون قرار گرفتن . اینم از دید چشم و عقل |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 4:26pm |
|
|
|
|
کاربر فعال  تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 مرداد1392 - 7:42pm پست: 95
|
مهرافرین نوشته است: از نظر دوستان مذهبی عالم یعنی کسی که بیشتر از بقیه قصه های جن و پریان و خدا و شیطان را باور کرده باشد!! همین ابن سینایی که منبع و مثال دوست ما شده در زمان خویش از جانب بسیاری از دینداران به کافر بودن متهم میشد!! البته به باور ایشان آن دینداران در گمراهی بودند و بی خرد..! همانگونه که مخالفان حافظ در گمراهی بودند!! از کجا ببدانیم که شما هم..؟ حال کدوم آدم عاقلی برای درک حقیقت وجود چیزی موهوم فقط از موافقان سوال میکند بدون اینکه از مخالفان سوالی کند؟؟ البته انسان عاقل و خردمند از هر دو طیف سوال خواهد کرد و میزان شعور و دانش دو طرف را خواهد سنجید و در نهایت خود تصمیم خواهد گرفت. شاید شما اینشتین رو بعنوان کسی که خداناباور بود قبول نکنید و بگویید که او دانشمند فیزیک بود و نمیتواند منبع و معیار خوبی باشد! اما نمیتونید این حقیقت رو رد کنید که میزان درک و فهم شما در مقابل این ابر ذهن چنان خجالت آور است که جز انکار و فرار راهی نخواهید داشت..! خب پس چرا به امانوئل کانت باور ندارید که بی تردید بزرگترین فیلسوف تاریخ شناخته شده؟؟ یا کارل مارکس که متفکر هزاره شناخته شده؟؟ البته برای امثال شما اینان گمراهان بوده اند و نگارنده اصول کافی عالم!!! بسیاری از این گرانقدرها دعانویسی و کارهای خارق العاده بعضیها را دلیل بر وجود نیروهای ماورایی و در نهایت دلیل بر وجود خدا و... میدانند!! در جواب این دوستان باید گفت که در تمام دنیا آئیینها و مذاهبی بر پایه ی این نیروهای ناشناخته شکل گرفته اند پس چرا نباید حرف اونها رو باور کنیم؟!! خیلی جالب هست که یکسری داستانهای بدون منبع تاریخی مشخص یهودیت چنان در افکار بعضیها قوت گرفته که چشم بر حقیقت میبندند و دهان میگشایند!! اگر به قصه ها باور دارید که مارا با شما کاری نیست! بگذارید از دید خودتون براتون سوال مطرح کنم: میگویید که خدا انسان را کامل خلق کرده پس اینهمه مشکلات ژنتیکی از کجا نشات میگیره؟! البته خواهید گفت که عوامل طبیعی دخیل هستند!! اما آیا برای خالق از بین بردن عوامل طبیعی سخت بود؟؟ خواهید گفت حکمتی بود..!! اینو نگی چی بگی؟؟ اصلن از این موضوع بگذریم و یک قدم جلوتر بریم.. سوال:چرا اصلن انسان را آفرید؟؟ عده ای از این مذهبیون میگویند برای عبادت کردن خویش!! اما عده ای دیگر(که به مسخره بودن پاسخ قبلی آگاه شدند)میگویند: خلقت در ذات خدا است پس خدای بدون خلقت تضاد دارد!! میتونم بگم که از پاسخ قبلی هم مضحک تر هست!! یعنی موجودی رو فرض کنید که برای وجود نیاز داره حتمن کاری کنه وگرنه وجودش به خطر میافته!! اما عده ای که از بقیه باهوشترن(تا هوش چه خوانده شود!!) میگویند: او قادر متعال هست و هر چه بخواهد میکند و ما نمیتوانیم علت خیلی از کارهایش را درک کنیم و نخواهیم دانست تا خود بر ما الهام کند.. این را نگویند چه بگویند؟؟ میبینید که دوستان ایدئولوگ هرجا که کم می آورند دست بدامان ذات الهی شده و همه چیز را مرتبط با حکمت و اراده ازلی میبینند!! این رفتار یعنی چه؟؟ یعنی ایمان!! ایمان یعنی چه؟؟ یعنی اینکه "نمیخواهم بدانم" ذهن پاسخگر بشر امروزی آنقدر سوال و ادله ی کافی برای انکار دارد که حتی متفکرترین و دانشمندترین آدمهای مذهبی جوابی برایش ندارند امروزه تمام خداباوران واقعی که عقل و خرد کافی برای درک این موضوع را دارند به این نکته اذعان دارند که باور به ذات ازلی تنها یک باور شخصی و قلبی هست و هیچ دلیل علمی و منطقی برای اثبات ادعایشان ندارند و وارد چنین بحثهایی نمیشوند.. که البته این میتواند نهایت خردمندی یک انسان ایدئولوگ باشد..! به دوستان قصه پرداز توصیه میکنم کتاب داستانشون رو کنار بگذارند و به حقایق با دید عقل و منطق بنگرند. یعنی گفته های شما از نظر من و خیلی از دوستانم که میشناسم لایک داره به جز کسایی باور ندارن، همین انیشتین که گفتین خودش مثال بروز و جالبی باید باشه آی کیو و مغز ما در مقابل ایشون هیچه که گفته بود از اینجا تا ماه اینقدر سکه بذاریم میرسیم و دقیقا همون شده بود که دانشمندای الان بهش رسیدن اما خب بازم برای کسایی که یه سری توهمات رو قبول دارن نمیشه کاری کرد. میگن آدمی رو که خوابه میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده نمیشه بیدار کرد. |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 8:22pm |
|
|
|
|
کاربر فعال تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 مرداد1392 - 7:42pm پست: 95
|
سنه دژ نوشته است: - مثال بنده از ابن سینا و حافظ و امثال آنها ، به این خاطر بود که عقل آنها بغایت از من و شما بیشتر بوده و میزان بالای عقل و درک و شعور فردی مثل ابن سینا ،نه برای ایران ، بلکه برای تمام دنیا اثبات شده هست باور این اشخاص به خدا و دعا و طلسم و نوشته و ... ، مطمئنا از روی نادانی نبوده و کسی نمیتونسته که با استدلالهای دینی غلط و ناقص ، اونا رو قانع بکنه و سر اونا رو شیره بماله . مطمئنا بارها آزمایش کرده اند و بارها صحت مطالب براشون اثبات شده تا قبول کردن . - قبل از اینکه بنده در مورد اینشتین حرفی بزنم ، درست نیست که شما ذهنیت بنده رو در مورد ایشون بیان کنید . در ازدیاد عقل اینشتین نیز نه شما شک دارید و نه بنده شک دارم . اینشتین نیز وجود یک خالق متفکر را قبول کرده . این شماها هستید که قبول نمیکنید . لابد از اینشتین عاقلتر و فهیمتر هستید . باور اینشتین به خدا نیز از طریق دین و موعظه نبوده تا گول خورده باشه ، بلکه اینقدر نظم و ترتیب و قانون در ذرات و عناصر و مخلوقات دید ، که برایش ثابت شد که باید خالقی دانا در پشت این همه نظم و ترتیب و قانون و شگفتی وجود داشته باشد . و خودبخود امکان ندارد که چنین عظمتی ساخته شود . - در مورد کارل مارکس و بقیه ی دانشمندان مثالی شما ، کاملا رشته ی تخصصشون معلوم هست . کارل در اقتصاد و سرمایه گذاری و اینا جلو بود ، دلیل بر این نمیشه که چون خدا رو باور نداشت ، آدم متفکری در دین باشه . مهم این است که برای این باور نداشتنش چه اثباتی دارد ؟ هیچی پس فقط در رشته ی خودش دانشمند بوده - بازم بدون اینکه بنده چیزی بگم ، شما حرف تو دهن بنده میزارید ! این نشون میده که شما فردی دروغگو و اغرقگو هستید و میخواهید ذهنیت خودتونو بزارید پای زبان بنده که با جوابتون ست در بیاد بنده نگفتم که انسان کامل هست .هیچ انسانی در حد خدا کامل نیست . نه از نظر عقلی و نه از نظر جسمی و نظرهای دیگر منظور بنده این بود که انسان اینقدر هم ناقص العقل نیست که نتواند وجود یک خدا را درک بکند . اتفاقا در انسانهای اولیه نیز که مردم عوام عقل و درک درست و حسابی نداشتند ، بازم اینقدر عقل داشتند که وجود یک یا چند خدا و مغز متفکر و توانا را باور داشتند و میدانستند که باید خالقی وجود داشته باشد . ( حالا یکی فکر میکرد که خدا خورشیده یکی فکر میکرد ماهه یکی ازش یک بت بزرگ میساخت و هرکسی به شکلی . اما نکته ی مهم و مشترک در بین همه ی خدایان و بتها ، این بود که یک موجود بزرگتر از انسان و تواناترو داناتر از انسان تصور میشد . این نشون میده که حتی آدمهای کم تفکر قدیمی نیز این درک را داشتند که خدایی وجود داره و خدا موجودی بالاتر از آنهاست . فقط در شناختش مشکل داشتند و مجبور بودند در اجسام و نیروهای ماورائی اونو تصور بکنن ) - ناقص بودن عقلی یا ژنتیکی در درصد بسیار کمی از مردم است و ما کلشو در نظر میگیریم . بخاطر وجود فقط چند نفر دیونه در یک شهر ، نمیتونید بگید گه همه دیونه هستند . و همینطور چند نفر کم اندام - جواب سوال شما را که : ( چرا خدا انسان را آفرید؟ ) خدا خودش جواب داده و فرموده : جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت شاید دلایل دیگری نیز داشته باشد که در حد درک من و شما نبوده که بهمون بگه اما اینکه نیازی به عبادت ما داشته ؟ این فقط تصور شماست . همانطور که میبینیم خیلی ها عبادتش نکردند و نمیکنند و از ایشون هم چیزی کم نشده و نیازمند نیست - اتفاقا بنده برعکس تصور شما ، باورم به وجود خدا ، فقط یک چیز قلبی و درونی نیست . و هر روز با چشمان خودم میبینم که خودم وجود دارم و هزاران مخلوق و عنصر دیگر نیز در کنارم وجود دارد که همگی بر طبق نظم و ترتیب و قانون خاصی طراحی شدن و هیچ دانشمند عاقلی نمیتونه بگه گه این همه مخلوق و شگفتی و نظم و ترتیب ، بخودی خود خلق شده و بر اساس یک اتفاق یا یک انفجار کیهانی و اینا سرجاشون قرار گرفتن . اینم از دید چشم و عقل جناب مهرافرین وجود خدا رو منکر نشدن فقط یه سری حرف ها رو قبول ندارن. سخنان شما و افرادی مشابه شما فکر میکنن کلا تضاد داره با خود سخنانتون که البته براش جواب هم دارید مطابق معمول ولی نه جواب منطقی بیشتر به جواب های توهمی شبیه هست. البته عذر میخوام که اینقدر صریح بیان میکنم چونکه من واقعا قانع نشدم. شما همین جملات خودتون رو بگید یه نفر که اصلا بی تفاوته بخونه کلا متناقض هم هست مثال میزنم نقل قول: "- در مورد کارل مارکس و بقیه ی دانشمندان مثالی شما ، کاملا رشته ی تخصصشون معلوم هست . کارل در اقتصاد و سرمایه گذاری و اینا جلو بود ، دلیل بر این نمیشه که چون خدا رو باور نداشت ، آدم متفکری در دین باشه . مهم این است که برای این باور نداشتنش چه اثباتی دارد ؟ هیچی پس فقط در رشته ی خودش دانشمند بوده" خب این دانشمند خدانشناس چرا موفق شده پس!! لابد خدا الان بهش کمک کرده که موفق شده و بعدا که مرد بره جهنم اونجا دیگه دهنش رو صاف کنن این خدانشناس دانشمند! کلا حرفاتون خیلی باحاله یاد فیلم های هیجان انگیز و تخیلی می افتم البته ترسناک هم باید بهش اضافه کرد  |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 8:31pm |
|
|
|
|
استاد تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am پست: 1910 محل اقامت: کوردستان
|
خوب این اینشتین که شما هم میزان بالای آی کیو و مغزش رو تائید میکنید ، به وجود خدا پی برده بود و قبولش داشت
اما نمیدونم شما چقدر آی کیوتون از ایشان بالاتره که نظر ایشان رو رد میکنید در برابر جمله ی شما در مورد خواب: عده ای به شیخی گفتند که ما را موعظه ای کن ، دلهای ما خوابیده است بیدار نمیشویم شیخ فرمود : کاش خواب بودید ، خوابیده را اگر صدا کنید بیدار میشود دلهای شما مرده است و مرده را اگر تکان هم بدهی بیدار نمیشود ------------------------------------------------------------------------------ این تناقض پیدا کردنتون در حرفهای بنده ، خیلی شبیه تناقض پیدا کردنتون در قرآن هست این جمله ی بنده کجاش تناقض داره ؟ یک آدم خدانشناس ( کارل ) در کار دیگری مانند اقتصاد در جامعه موفق شده و تونسته سروسامانی به اوضاع اقتصادی بده . این چه ربطی به دینش داره ؟ اعتقاد به خدا شاخه اش کاملا جداست و بنده نگفتم که خدا بهش کمک کرده تا شما لابد بگید اگر کار خوبی کرده ، خودش کرده ( قبلا به مختار بودن انسان در اعمالش بخوبی اشاره کردم ) و اگر کارش برای دیگران منفعت مثبت داشته ، بدون شک خدا پاداششو میده و اگر در کنار این کار خوب ، کار بد هم انجام داده باشه ، مجازات اونم میکشه بله هردوتاش ( پاداش و مجازات ) اعمال میشه و درستش هم همین است . این تناقض نیست مثلا شخصی به ناحق به شخصی دیگه ظلمی بکنه و بعدش بره هزاران گرسنه رو سیر بکنه و فلان و فلان خوبی بکنه ، اینجا خدا نمیاد چون خوبی کرده ، حق اون شخص اولی رو که بهش ظلم شده پایمال بکنه ( چون خدا ظالم نیست ) بلکه اون شخص ، هم باید مجازات عمل بدش رو بکشه و هم در قبال خوبیش پاداش بگیره . این تناقض نیست این عدالت هست اگر مثلا شما هم یک پادشاه باشید و فردی رو بیارن پیشتون و اون فرد ، چشم یکی رو کور کرده باشه و به یک نفر دیگر هم کمک بزرگی کرده باشه ، اونوقت چه حکمی صادر میکنید براش ؟ مطمئنا اگر بخاطر خوبیش از گناهش چشم پوشی کنید ، اون فرد کور شده راضی نخواهد بود و شما بهش ظلم کردید و اگر بخاطر گناهش تنبیهش کنید و برای خوبیش پاداشش ندید ، اینبار فرد اول ناراضی خواهد بود و شما بهش ظلم کردید پس نه خدا و نه پادشاه و نه هیچ آدم عاقل دیگری هم چنین حکمی نمیده که حق کسی این مابین پایمال بشه این هیچ تناقضی نداره . خداوند بعد از مرگ ، آدمهای گناهکار را دقیقا به اندازه ی گناهشان ، در جهنم عذاب خواهد داد و بعدش اگر خوبی هم داشته باشند به اندازه ی همان خوبی و حتی چندین برابر بیشتر ، بهشون پاداش میده بعدش دیگه به لطف و رحم ایشان بستگی داره که بعد از این میزان مجازات و پاداش ، شما را در چه وضعیتی قرار بدهد . معمولا لطف ایشان اینقدر زیاد است که بعدش را بدون منت در وضعیت بهتری قرار میده . اما این مقدار لطف شامل حال بعضیها نمیشه مثلا کسانی که در دنیا خدا را بعنوان رحمان و رحیم قبول ندارند ، حقشون همینه که در آخرت خدا نیز با همان دیدگاه خودشون باهاشون رفتار بکنه و همین موجودی باشه براشون که اونا تصورش میکردن ( یعنی بهشون هیچ لطفی نکنه ) اما خدا خیلی رحمان و رحیم است و حتی اینم براشون اجرا نمیکنه و مورد لطف خودش قرارشون میده تا حدی کسانی که شامل این الطاف نمیشن مختلف هستند و یکیشون همین منکران خدا هستند کارگردان عاقلی پشت پرده هست و چشمش به اعمال ماست این فیلم هیجان انگیز و ترسناک شما را نیز خواهیم دید |
| یکشنبه 17 بهمن1395 - 9:48pm |
|
|
|
|
کاربر فعال تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 مرداد1392 - 7:42pm پست: 95
|
سنه دژ نوشته است: خوب این اینشتین که شما هم میزان بالای آی کیو و مغزش رو تائید میکنید ، به وجود خدا پی برده بود و قبولش داشت اما نمیدونم شما چقدر آی کیوتون از ایشان بالاتره که نظر ایشان رو رد میکنید در برابر جمله ی شما در مورد خواب: عده ای به شیخی گفتند که ما را موعظه ای کن ، دلهای ما خوابیده است بیدار نمیشویم شیخ فرمود : کاش خواب بودید ، خوابیده را اگر صدا کنید بیدار میشود دلهای شما مرده است و مرده را اگر تکان هم بدهی بیدار نمیشود ------------------------------------------------------------------------------ این تناقض پیدا کردنتون در حرفهای بنده ، خیلی شبیه تناقض پیدا کردنتون در قرآن هست این جمله ی بنده کجاش تناقض داره ؟ یک آدم خدانشناس ( کارل ) در کار دیگری مانند اقتصاد در جامعه موفق شده و تونسته سروسامانی به اوضاع اقتصادی بده . این چه ربطی به دینش داره ؟ اعتقاد به خدا شاخه اش کاملا جداست و بنده نگفتم که خدا بهش کمک کرده تا شما لابد بگید اگر کار خوبی کرده ، خودش کرده ( قبلا به مختار بودن انسان در اعمالش بخوبی اشاره کردم ) و اگر کارش برای دیگران منفعت مثبت داشته ، بدون شک خدا پاداششو میده و اگر در کنار این کار خوب ، کار بد هم انجام داده باشه ، مجازات اونم میکشه بله هردوتاش ( پاداش و مجازات ) اعمال میشه و درستش هم همین است . این تناقض نیست مثلا شخصی به ناحق به شخصی دیگه ظلمی بکنه و بعدش بره هزاران گرسنه رو سیر بکنه و فلان و فلان خوبی بکنه ، اینجا خدا نمیاد چون خوبی کرده ، حق اون شخص اولی رو که بهش ظلم شده پایمال بکنه ( چون خدا ظالم نیست ) بلکه اون شخص ، هم باید مجازات عمل بدش رو بکشه و هم در قبال خوبیش پاداش بگیره . این تناقض نیست این عدالت هست اگر مثلا شما هم یک پادشاه باشید و فردی رو بیارن پیشتون و اون فرد ، چشم یکی رو کور کرده باشه و به یک نفر دیگر هم کمک بزرگی کرده باشه ، اونوقت چه حکمی صادر میکنید براش ؟ مطمئنا اگر بخاطر خوبیش از گناهش چشم پوشی کنید ، اون فرد کور شده راضی نخواهد بود و شما بهش ظلم کردید و اگر بخاطر گناهش تنبیهش کنید و برای خوبیش پاداشش ندید ، اینبار فرد اول ناراضی خواهد بود و شما بهش ظلم کردید پس نه خدا و نه پادشاه و نه هیچ آدم عاقل دیگری هم چنین حکمی نمیده که حق کسی این مابین پایمال بشه این هیچ تناقضی نداره . خداوند بعد از مرگ ، آدمهای گناهکار را دقیقا به اندازه ی گناهشان ، در جهنم عذاب خواهد داد و بعدش اگر خوبی هم داشته باشند به اندازه ی همان خوبی و حتی چندین برابر بیشتر ، بهشون پاداش میده بعدش دیگه به لطف و رحم ایشان بستگی داره که بعد از این میزان مجازات و پاداش ، شما را در چه وضعیتی قرار بدهد . معمولا لطف ایشان اینقدر زیاد است که بعدش را بدون منت در وضعیت بهتری قرار میده . اما این مقدار لطف شامل حال بعضیها نمیشه مثلا کسانی که در دنیا خدا را بعنوان رحمان و رحیم قبول ندارند ، حقشون همینه که در آخرت خدا نیز با همان دیدگاه خودشون باهاشون رفتار بکنه و همین موجودی باشه براشون که اونا تصورش میکردن ( یعنی بهشون هیچ لطفی نکنه ) اما خدا خیلی رحمان و رحیم است و حتی اینم براشون اجرا نمیکنه و مورد لطف خودش قرارشون میده تا حدی کسانی که شامل این الطاف نمیشن مختلف هستند و یکیشون همین منکران خدا هستند کارگردان عاقلی پشت پرده هست و چشمش به اعمال ماست این فیلم هیجان انگیز و ترسناک شما را نیز خواهیم دید یعنی اطلاعات شما از این سایت بالاتره که اینقدر جدی میگید آلبرت انیشتین به وجود خدا پی برده بود و باورش داشت!! https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9 ... B%8C%D9%86 توضیحات کامل از این نابغه ای که تا کنون بشر دیده یاد گالیله افتادم میگفت زمین گرد هست همین دینداران گرامی محاکمه اش کردن و علت اینه مغز کوچیک کشش سخنان بزرگ و پردازش اطلاعات سنگین تر خودشو نداره و در توهمات خودشون سیر میکنن. منکه در اینکه اینقدر جدی سخن میگید کم آوردم! خوبه شواهدی وجود داره قضیه چیه شما اینجور منکر میشی اگه نمیداشت چی میشد! بنده دیگه سکوت میکنم تا از دانش بزرگواران بهره ببرم. |
| دوشنبه 17 بهمن1395 - 1:21am |
|
|
|
|
کاربر حرفه ای تاریخ عضویت: دوشنبه 3 خرداد1395 - 2:27pm پست: 534
|
درود به همه ی دوستان
 خوشحالم که به نتیجه ای که از قبل برایم مشخص بود رسیدم.. اول از همه این رو مشخص کنم که اینشتین بر خلاف اونچه که دوستمون فرمودند اصلن به خدا اعتقادی نداشت! لااقل نه به اونچیزی که مذهبیون اعتقاد دارند!! ایشون یا هر کس دیگری خلاف این ادعا رو داره میتونه سند و مدرک ارائه بده وگرنه همان به که خاموش.. و اما ادله من برای اثبات ادعایم: https://zandiq.com/2010/03/04/einstein- ... bavarie-o/ قضاوت با خواننده.. دوم اینکه فرمودند کارل مارکس اقتصاد دان بوده،بله همینطور هست اما مارکس شاگرد هگل بوده که یکی از بزرگترین فلاسفه ی تاریخ هست پس کارل مارکس یک فیلسوف هم بوده و البته به اعتقاد خیلی از متفکرین بزرگتر از هگل..!! در مورد ابن سینا هم میشه گفت که ایشون پزشک بودن نه فیلسوف! پس عدم صلاحیت ایشان قابل باور پذیرتر هست! اما من این حرف رو نمیزنم چون آرای ایشان در زمان خودش معتبر و البته قابل احترام است و نه قابل اتکا! ببینید دوستان اگر منصفانه به این قضایا نگاه کنیم میبینیم که تنها فلاسفه هستند که صلاحیت نظر دهی در این مورد و موارد اینچنینی را دارند و همانگونه که میدانید "برتراند راسل" بزرگترین فیلسوف تاریخ لقب گرفت که همعصر ما بود پس هیچ مرجع کاملتر و با صلاحیتتری بنسبت این شخص خردمند نداریم(در گفتار قبل به اشتباه اسم امانوئل کانت رو بردم که اصلاح میکنم) و البته هیچ اعتقادی به وجود خدا نداشت! و با قاطعیت رد میکرد!! چه کسی میتونه به قدرت مغز نابغه هایی همانند راسل و اینشتین و مارکس و صدها دانشمند دیگری که امروزه شامل بزرگترین دانشمندان دنیا میشه شک کنه؟؟! بگذارید اینطور براتون مثال بزنم: قدرت مغز این نوابغ رو در مقابل افراد عادی میتونید مثل یک کامپیوتر در مقابل چرتکه فرض کنید..حالا چندتا چرتکه باید جمع بشه تا با کمک هم مثلن در بازی شطرنج بتونند کامپیوتر رو شکست بدن؟؟مسلمن در این مثال حتی بینهایت هم کافی نخواهد بود حتی اگه تمام چرتکه ها تبدیل به ماشین حساب الکترونیکی پیشرفته هم بشن باز هم کافی نیست! زیرا که مغزهای مجزا بطور موازی کار خواهند کرد و بینهایت مغز متوسط روی هم قدرت یک مغز نابغه را ندارند.. پس اگر چنین مغزهایی در مورد نکته ای با قاطعیت حرف میزنند عقل حکم میکنه که حرفش رو قبول کنم مگر اینکه بی عقل باشم!! و اما ابن سینا.. بله ایشون در زمان خود پزشک و دانشمند بزرگی بودند اما در این زمانه حتی یک انسان عادی هم میتواند اطلاعات بیشتری به نسبت ایشان داشته باشد! اما هیچکس منکر ذهن خلاق این دانشمند بزرگ نبود و نیست! اینکه میگویم بهتر است آرای دانشمندانی که از نظر تاریخی به ما نزدیکتر هستند را مبنا قرار دهیم دقیقن به این علت هست که دانشمندان امروزی به تمام یافته های دانشمندان قبل از خود تسلط دارند و با استفاده از دانش پیشینیان به کشفها و اختراعات جدید رسیدند و این روند رو به رشد همیشه ادامه دارد.. حال بیایید تصور کنیم که دانشمندان امروزی تصمیم بگیرند از این روند چشم پوشی کنند و بر همان باور دانشمندان قبل از خود بمانند!! آیا پیشرفتی صورت خواهد گرفت؟؟ مطمئن باشید که حتی اگر همان دانشمندان گذشته دوباره زنده میشدند از دیدن این روند برآشفته شده و مارا نادانهایی گمراه خطاب میکردند!! این نکته رو اضافه کنم که در گذشته هم بسیاری از دانشمندان خداناباور بودند اما از بیم جان خود سکوت میکردند(رنجشان وصف ناشدنیست).. مثال واضح رنه دکارت که همیشه خود را موءمنی کاتولیک معرفی میکرد اما همانطور که بلز پاسکال همعصر او درباره‌اش گفته: من نمی‌توانم دکارت را ببخشم؛ دکارت در تمام فلسفه خود، هرچه می‌توانست کرد تا به روی خدا خطی از بطلان بکشد. اما امروزه این بیم در اکثر کشورهای دنیا از میان رفته و شاهد بیان آزادانه ی خیلی از دانشمندان هستیم که به طبع به میان مردم هم کشیده شده.. یک تحقیق نشان داده که تا 15 سال آینده در بسیاری از کشورهای پیشرفته تعداد خداناباوران از خداباوران پیشی خواهد گرفت.. و البته این روند رو به رشد بسته به میزان هوش یک ملت متفاوت خواهد بود اما در نهایت این مسیری هست که پیموده خواهد شد.. مابقی حرفهای ایشون و البته امثال ایشون تنها حاوی باور های شخصی هست که هیچ ربطی به منطق ندارد.. خردمند باشید |
| دوشنبه 17 بهمن1395 - 1:38am |
|
|
|
|
استاد تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am پست: 1910 محل اقامت: کوردستان
|
- جالبه که استناد قبلی مبنی بر اعتقاد اینشتین را از سایت "زندیق" ( کافر ) گذاشتند . خوب معلومه که یک کافر بر طبق نظر خودش حرف میزنه . بقیه ی مطالب سایت نیز در رابطه با کمونیستی است . این که نشد مدرک معتبر . بعدشم میگید که یک بیطرف باید قضاوت بکنه
- و شما نیز منبع معتبرتون رو از سایت "ویکی پدیا " میزارید . سایتی که هرکسی میره متناشو به دلخواه ویرایش میکنه - با یه سرچ ساده میتوان انواع حرفهای ایشان را در صدهها سایت مطالعه کرد و با تکرار گفته های ایشان در سایتهای مختلف ، قضیه مشخص میشه که چیا گفته . وگرنه بنده هم میتونم لینک سایت بزارم که از طرف مسلمانان افراطی باشه ، و حرفهایی که به نفع دین گفتن رو فقط گذاشتن . ----------------------------------------------------------------------- در مورد میزان هوش ابن سینا هم اونطورنبوده که شما میفرمائید : { در این زمانه حتی یک انسان عادی هم میتواند اطلاعات بیشتری به نسبت ایشان داشته باشد } - در 10 سالگی کل قرآن رو حفظ داشت - در جوانی کل علمهای آن زمان را یاد گرفت - در میانسالی علمهای ماورائی را یاد گرفت و ارتقا بخشید و نوشت - بیش از 130 جلد کتاب دارد . رساله ها و کتابهای به سرقت رفته و کتابهایی که به ایشان نسبت میدهند ، بماند . کتاب " شفا " ی ایشان در 18 جلد در اروپا تدریس میشده و هنوز برای معالجه استفاده میشه . قدیما بعد از انجیل ، بیشترین چاپ را داشت علم و توانایی ایشان مانند دیگر دانشمندان امروزی فقط در یک رشته ی خاص نبود ----------------------------------------------------------------------------------------------------- اما اینکه اینشتین یا ابن سینا یا هرکس دیگری ، خدا رو باور داشته یا نداشته ، هیچ تاثیری روی وجود خدا نداره و بنده نیز از کسی نمیخوام که از روی اعتقاد آنها به خدا اعتقاد بیاره . اگه اینطوری بشه ، میشه تقلید بدون تحقیق دانا بودن هیچ دانشمندی نیز ، دلیل بر اعتقادش نمیشه . نه اینوری نه اونوری بنده عقیده ندارم که مثلا چون دانشمندی ، برترین فیزیکدان جهان باشه ، بهترین خداشناس هم هست . هر کسی تو رشته ی خودش مهارت داشته و تحقیق کرده . و مهارت در رشته ای ، دلیل به مهارت در رشته های دیگر نیست . شاید اینشتین به اندازه ی یک معلم علوم ساده ، از شیمی بلد نبوده باشه . پس مهارت ایشان را دلیل بر دانا بودنش در خداشناسی نمیدانم و استدلال نمیکنم . بهترین ایمان ، ایمانی است که به خود انسان اثبات بشه . وگرنه همون بهتر که نباشه کسی بهش ثابت شد ، خودش ایمان میاره و ثابت هم نشد ، زوری نیست با بحث کردن هم کسی به جایی نمیرسه ، مگر اینکه قصدش ، تحقیق و سوال و جواب و روشن شدن مبهومات باشه -------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اون دینداران گرامی که گالیله را محاکمه کردند ، از کلیسا بودند و تو کتابشون چیزی از گرد بودن یا نبودن زمین نوشته نشده بود . اشتباه خودشون بود که کتاب کاملتر خدا رو نمیخوندن تا طبق اون نظر بدن بیشتر از 1400 سال پیش ، قرآن گرد بودن زمین را اشاره کرده است . " مَشارِقَ اْلأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا " به مشرقها و مغربهای زمین اشاره میکند که فقط در حالت کروی بودن امکان داره . اگر زمین تخت بود فقط یک مشرق و یک مغرب داشتیم . درحالی که بینهایت نقطه ی طلوع و غروب داریم . و همچنین حرکت زمین را اشاره کرده است که صدها سال بعد ، دانشمندان هنوز بر سر حرکت کردن یا نکردن زمین دعوا داشتند « و مي‌بيني كوهها را و گمان مي‌كني كه ايستاده‌اند در حالي كه آنها مانند ابرها در حركت هستند.» یعنی از نگاه یک انسان بر روی کره ی زمین ، کوهها ثابت هستند که همینطوره . اما در واقع در حال حرکت هستند . - صدها آیه از قرآن داریم که چنین چیزهایی را در 1400 سال پیش اشاره کرده و تازه امروز دانشمندان توسط علم دارن یکی یکی کشفشون میکنند . خوب اون پیامبری که او را بیسواد میخوانید ، حتی اگر سواد بالایی هم داشت ، در آن زمان نمیتوانست چنین نکاتی را خودش کشف کند و تو کتابش بنویسه و امروز با علم مغایرتی نداشته باشه . امیدوارم که این منطق را نیز از "باورهای شخصی " بنده ذکر نکنید . اینا حرفای بنده نیست و ربطی به باور شخصی نداره و با هیچ منطقی هم نمیشه ردشون کرد . |
| دوشنبه 17 بهمن1395 - 3:02am |
|
|
|
|
|
صفحه 13 از 17 |
[ 162 پست ] | برو به صفحه قبلی 1 ... 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 , 17 بعدی |
|
همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |
چه کسی آنلاین است؟ |
کاربران حاضر در این انجمن: Google و 14 مهمان |
| در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید |