فلزجو FelezJoo
http://www.felezjoo.com/

تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))
http://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=27&t=214
صفحه 13 از 21

نویسنده:  alireza [ دوشنبه 21 مرداد1392 - 2:43pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

ای بابا . ظاهرا کمی دیر رسیدم به این مبحث :(

نویسنده:  hamed [ دوشنبه 21 مرداد1392 - 9:57pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

سلام
معلومه خیلی مشتاقی این آدرس یاهومنه فقط یه روش بت یادمیدما
قبوله؟ :|
leon_tanhatarin

نویسنده:  alireza [ دوشنبه 21 مرداد1392 - 11:42pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

ممنون بابت آی دی . امیدوارم موفق بشم :D

نویسنده:  bina [ سه شنبه 22 مرداد1392 - 10:32am ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

hamed نوشته است:
سلام
معلومه خیلی مشتاقی این آدرس یاهومنه فقط یه روش بت یادمیدما
قبوله؟ :|
leon_tanhatarin

سلام دوستان
همگی خسته نباشین و تشکر بخاطر مطالب خوبتون
حامد جان لطفا مطالب رو همینجا آپ کنین تا همه بتونن بهره مند بشن.
یاعلی

نویسنده:  alireza [ چهارشنبه 22 مرداد1392 - 12:23am ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

hamed نوشته است:
سلام
معلومه خیلی مشتاقی این آدرس یاهومنه فقط یه روش بت یادمیدما
قبوله؟ :|
leon_tanhatarin



شما نیستین که . من تو یاهو مسنجر منتظرم . هیچ وقت آنلاین نمیشین که شما . ای بابا




راستی . این آقا آرشمون نیستن ؟! @-)

نویسنده:  hamed [ چهارشنبه 23 مرداد1392 - 2:48pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

سلام دوستان
دراین قسمت میخوام روشی از برونفکنی که روشی بسیا موفقیت آمیزهست رو بهتون معرفی کنم.
اما ازاول این جاده که قصدبه پیمودن آن را داریم باید چند نکته رو عرض کنم.
اشتیاق:مهمترین عامل رسیدن به برونفکنی هستش حتی بدون تمرین قبل خواب با اشتیاق زیاد میتونیداین تجربه رو داشته باشیداما اینم راه خودشوداره
ترس واسترس:تنها عامل موفق نشدنه اما ترس داریم تا ترس شاید در حد سکته زدنم باشه یعنی اولش که من وارد این راه شدم در حالت اولیه برونفکنی صدای قلبمو میشنیدم پس واقعا ترسناکه نمیگم نترسید چون اون زمان مطمئنن میترسید چون ذهن شما50 50هستش وهوش کاملو ندارید ودلیل بعدی ترس اینه که شما نمیدونی چه چیزی در انتظار شماست که قراره بترسید. :-ss
خب برای شروع بایدیک محیط عاری ازحتی یک صدای مزاحم خیلی خیلی مهمه رامحیاکنید من حتی کنتر برق وابگرمکن وهرچیزی که مزاحم باشه روخاموش میکنم
بهترین زمان ساعت 4صبحه چرا؟به چند دلیل یکی اینکه خواب کامل روکردیدودیگه زیاد خوابتون نمیادالبته باید بعدازبیدارشدن صورتتون روبشوییدو5دقیقه به کاری که میخوایدانجام بدیدفکرکنیدومهمتراینکه افکارمزاحم نسبت به طول روزنداریدوذهن تقریباتخلیه شدست.
درمرحله بعدی دراز کشیده به پشت خوابیده پاهااندازه عرص شانه ها باز دست ها هم کمی باز حدودا 5دقیقه تا جایی که امکان داره نفس عمیق بکشیدبعدکه حس کردید اماده ایددیگه هیچ جا از اعضای بدنتون رونبایدبه هیچ وجه تکون بدید حتی موقع خارش لباس ها هم نباید تنگ باشه وبرهنه راحت تره.اگه تمرینات درست باشه متوجه میشیدکه بدنتون روحس نمیکنیدهیج جارومثل یک جسدتا اینجا که پیش رفتید دنبال سوت ضعیفی که در قسمت داخل وبالای سقف دهانه که درسکوت مطلق قابله شنیدنه پیدا کنید وروی یکی از نت ها تمرکز کنید(توجه کنیدتمرکزیعنی اینکه ذهنتون فقط به یک چیز فکرکنه دراین حالت خیلی ها سعی میکنن افکارمزاحم رو مثل یک سدجلوشوببندن اما این اشتباهه مغزکنجکاومیشه پس بذاریدافکارمزاحم بیایندوبروند)
وقتی صدای سوت راپیداکردیدهمراهیش کنیدمثل گوش دادن به صدای اهنگ موردعلاقتون بعدمتوجه میشیدکه این صداواضح تروبلندترشده ومرحله به مرحله پیش میریدوکاملا متوجه میشیدکه روندتمرینات درست داره سپری میشه درمرحله بعداحساس الاکلنگی بهتون دست میده مثل حس نکردن خودتون در زمین معلق بودن و....
به این مرحله که رسیدید به حالت نیمه هوشیار وآلفا یاخلسه واردمیشیدوبدن نوعی هورمون ترشح میکنه که باعث فلج شدن تمام نقاط بدن میشه پس شما تا اینجا یک خواب مصنوعی واسه خودتون محیا کردین بعد این مرحله به حالت جزجز شدن که بعضی ها با بختک اونواشتباه میگیرن میشین تواین مرحله چشماتون حالت ارتجاعی میگیره ونبایدسعی کنیدچشمها رو باز کنید چون شاید چیزای عجیب ببینید اون ترسی که میگفتم اینجاستتتتتتتتتتتتا.وقتی به حالت جزجز شدن رسیدید سعی نکنیدخودتون روتکون بدیدچون بدن فلجه البته من به درجه ای رسیدم که تو این حالت بتونم از جام پاشم اما در مراحل اولیه امکان نداره خب باید در این مرحله خودتون روتسلیم این حالت بکنیداین آخرین مرحله هستش مرحله ای که حس میکنید داره بدنتون از پاها پرواز میکنه و کم کم یه حالت آویزون گونه میرسید وقتی تا گردن جداشدید به سر رسیدید صداهای عجیبوغریب مثل طوفان بمباران رعدوبرق و....میشنوید حالادرمرحله برونفکنی کامل هستید.نترسیدحول نکنیدچون امکان مرگ وجودنداره وهروقت به خودتون میاید که من کدوم جهنمی هستم به بدنتون مثل یک آهنربا برمیگردید توجه کنید ذهن در تمام مراحل نیمه هوشیار وشاهدهمه ماجراها هست ممکنه چیزایی ببنید درمراحل جزجز شدن اماهمه اینها توهماته ذهنه خودتونه اگه باور ندارید اون لحظه چیزی رو که میخوابدببینیدروتجسم کنیدامیدوارم هر کسی اشتیاق به این کار داره موفق بشه که خودم تضمین میکنم صد در صد اگه این تمریناتو انجام بدید موفق میشید. :x

نویسنده:  alireza [ چهارشنبه 23 مرداد1392 - 3:56pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

انشا الله که موفق بشم . @};- . برام دعا کنین بچه ها

نویسنده:  bina [ چهارشنبه 23 مرداد1392 - 7:42pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

سلام دوستان
عالی بودن حامد جان .
کسایی که میخوان تمرین کنن و از اقا حامد رفع اشکال کنن/
اگه فرصتی باشه یکی از تجربیات برون فکنی خودم رو البته به روی دیگر بیان خواهم کرد.
یاعلی مدد --- غقیائیل

نویسنده:  amir92 [ چهارشنبه 23 مرداد1392 - 8:41pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

این مکیکائیل و غقیائیل که میگین یعنی چی؟

نویسنده:  amir92 [ چهارشنبه 23 مرداد1392 - 8:42pm ]
عنوان پست:  Re: تجربه ای نزدیک به برونفکنی((پرواز روح))

راستی حامد جان این کارها برا چی هست و نتیجش چی هست؟
فقط که میگی روح خارج شد چکار میکنی؟

صفحه 13 از 21 همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند.