بهرام نوشته است:
مهرافرین نوشته است:
و برای کمک به دوستتون توصیه میکنم از روش تلقین استفاده کنید
به این صورت که تکه ای کاغذ رو بشکل دعانویسی باند پیچی و چسبکاری(اونجور که اساتید این رشته انجام میدن
) کنید و برای تقویت این ایده یسری کارهای دیگه هم بهش بگید انجام بده(که بستگی به خلاقیت خود شما داره) تا ایمانش یا همون حس تلقین پذیریش نسبت به این قضیه قویتر بشه و به این باور برسه که حتمن کارآیی داره!
اگه جواب نداد پس حتمن واقعن یه نیروی شیطانی دنبالش هست!!
ولی باید خیلی قوی و با اطمینان بهش سفارش کنید تا تردیدی نداشته باشه
پیروز باشید
منو یاد یک داستان انداختی.یک بابایی کنار رودخونه بوده میبینه که یکی از حضرات میاد و یک وردی میخونه روی اب راه میره.زمانی که این اقا برمیگرده میره پیشش ومیپرسه شماچطور روی اب راه میری به من هم یاد بده ایشون میگن باید علمش رو داشته باشین واعتقادت قوی باشه.اون مرد هم میگه من به خدا خیلی اعتقاد دارم و معتقدم .حضرت میگه باشه من ورد رو برای شما مینویسم و اگر که اعتقاد داشه باشی حتما روی اب میتونی راه بری .بعد ایشون ورد رو برای این مرد مینویسه ومیده بهش ومیگه به هیج وجه بازش نکن وشک هم نکن به فضل خدا میتونی روی اب راه بری .مرد میگه باشه و ورد رو میگره و میره روی اب میبینه میتونه روی اب راه بره تا جایی میره جلو که از این حضرت دور میشه همینطور که روی اب راه میرفته میگه این ورد چی بود که من تونستم روی اب راه برم و غرق نشم .کاغذ رو که باز میکنه میبینه توش نوشته شده بسم الله الرحمن الرحیم همون لحظه شک میکنه ومیفته توی اب..
حالا هم شما میخوای همین کارو بکنی با این دوست دوستمون
اتفاقا به نظرم تلقین و دور کردن افکار منفی و راه دادن افکار و انرژی های مثبت و دوری از تنبلی کارسازترین هست، من به شخصه چیزایی مثه اینکه یه شخص بیاد با دعا و نوشتن یا خوندن چندتا کلمه زندگانی یکی رو بهم بریزه اصلا قبول ندارم چراکه اینطور بود الان سنگ بالای سنگ بند نمیشد، فلان شرکت میخواست از یه شرکتی جلو بیوفته برای اون شرکت دعا می نوشت که پیشرفت نکنه و کلا منهدم بشه یا مثلا همین جناب احمدی نژاد که حرفا و اعتقاد توهمی راسخی داشتن چرا نتونستن با این چیزا نظر یه شخصی رو عوض کنن که ردش نکنه و مسائل اینچنینی
شما قطعا آلبرت انیشتن رو میشناسید و می دونید چه نابغه ای در تاریخ بشر بوده و هنوزم دارن از علمش استفاده میکنن و این شخص کلا به این چیزا اعتقاد نداشت که هیچ حتی خدا رو هم میشه گفت تاحد زیادی باور نداشت اما چطور هیچ ساحری نتونست جلوی پیشرفتش رو بگیره!!!
"انیشتین در این نامه ایمان به خداوند را "خرافات بچگانه" خوانده و ابراز داشته است یهودیان بر خلف تصورشان به هیچ وجه قوم برتر نیستند.
پیش از این هم آرای انیشتین درباره دین بحثهایی برانگیخته بود چراکه نظرات وی دراین باره مبهم و نامعلوم بود.
این نامه که تاریخ فوریه 1954 را دارد و در پاسخ به فیلسوفی به نام "اریک گوتکید" نوشته شده است نظر دینی انیشتین را آشکار ساخته است. انیشتین می نویسد"کتاب مقدس، مجموعه ایست از خرافات بدوی و بی نهایت بچگانه .
روزنامه گاردین پیش بینی کرده است این نامه که به زبان آلمان می گذرد تا 10 هزار یورو قیمت داشته باشد.
این فیزیکدان آلمانی که خود به قوم یهود منتسب است، همچنین در این نامه نوشته است" دین یهود تجسم خرافات کودکانه است. من چیزی در قوم یهود نمی بینم که آنها را بر دیگران برتری بخشده باشد". "
بعضی چیزا به نظرم به اعتقادات غلط خودمون برمیگرده و کارهای اشتباهی که کردیم و خیلی از مسائل رو به چیزای توهمی ربط میدیم.